کلمه جو
صفحه اصلی

elision


(شعر و زبانشناسی - حذف یا ادغام یا نامفهوم تلفظ کردن واکه یا هجا و غیره) آواسترش، واکه سترش، هجاسترش، حذف، ادغام، باقوه مکانیکی شکستن

انگلیسی به فارسی

حذف، ادغام، با قوه مکانیکی شکستن


ریزش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the slurring over or omission of a letter or syllable in pronouncing a word.

(2) تعریف: any instance of omitting a part or parts of something.
مشابه: lactation, skip

• omission of a vowel; omission, leaving out
elision is the leaving out of the sound of some part of a word when it is spoken; a technical term in linguistics.

جملات نمونه

1. It was then but an intellectual elision to view abstraction as the purest of all styles, since it depicted nothing at all.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان به جز یک روشنفکر فکری بود که انتزاع را به عنوان پاک ترین سبک های معماری تلقی کند، زیرا هیچ چیز را به تصویر نکشیده بود
[ترجمه گوگل]اما پس از آن، اما روشنفکر فکری برای دیدن انتزاع به عنوان خالص ترین سبک ها بود؛ چرا که هیچ چیز هیچ تصویری را نشان نمی داد

2. Elision is a closely related subject, and in considering intonation the difference between strong and weak syllables is also important.
[ترجمه ترگمان]Elision یک موضوع بسیار مرتبط است، و با در نظر گرفتن تفاوت بین هجاهای قوی و ضعیف نیز مهم است
[ترجمه گوگل]الیزن یک موضوع نزدیک است و در نظر گرفتن ذهنیت تفاوت بین هجا های قوی و ضعیف نیز مهم است

3. The elision of the divisions between high art and popular culture is one of the much-vaunted ambitions of postmodernism.
[ترجمه ترگمان]The تقسیمات میان هنر و فرهنگ عامه پسند، یکی از جاه طلبی های اغراق آمیز فرامدرن گرایی است
[ترجمه گوگل]شکوفایی تقسیمات بین هنر بالا و فرهنگ مردمی یکی از جاه طلبی های بسیار تحسین آمیز پست مدرنیسم است

4. One such optimization is known as lock elision.
[ترجمه ترگمان]یکی از این بهینه سازی به عنوان کلید قفل شناخته می شود
[ترجمه گوگل]یکی از این بهینه سازی ها به عنوان کلید قفل شناخته می شود

5. Is (3 this elision the same thing as repression?
[ترجمه ترگمان]آیا (۳)این همان چیزی است که سرکوبی رخ می دهد؟
[ترجمه گوگل]آیا (3 این همان چیزی است که سرکوب می کند؟

6. In addition to escape analysis and lock elision, Mustang has some other optimizations for locking performance as well.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر تحلیل فرار و قفل کردن قفل، موستانگ های دیگری برای قفل کردن عملکرد نیز دارد
[ترجمه گوگل]علاوه بر فرار از تجزیه و تحلیل و قفل شدن، موستانگ دارای برخی از بهینه سازی های دیگر برای قفل کردن عملکرد نیز هست

7. This optimization is called lock elision and is another of the JVM optimizations slated for Mustang.
[ترجمه ترگمان]این بهینه سازی در elision قفل نامیده می شود و یکی دیگر از the JVM است که برای موستانگ طراحی شده است
[ترجمه گوگل]این بهینه سازی به نام lock elision نامیده می شود و یکی دیگر از بهینه سازی های JVM برای Mustang است

8. On the surface it looks as though lock elision allows us to write thread safe code without any synchronization penalty for using in cases where it really wasn't needed.
[ترجمه ترگمان]در سطح، به نظر می رسد که قفل کانال به ما اجازه می دهد تا کد ایمن رشته را بدون هر گونه مجازات هماهنگ سازی برای استفاده در مواردی که مورد نیاز نیست، بنویسید
[ترجمه گوگل]در سطح آن به نظر می رسد به نظر می رسد که lock elision ما را قادر می سازد بدون استفاده از مجازات هماهنگ سازی برای استفاده در مواردی که واقعا مورد نیاز نبود، کد نویسی ایمن را بنویسیم

9. But the way Rembrandt's nose is worked should equally provide a corrective to rhetoric or elision in the writing on bureaucracy.
[ترجمه ترگمان]اما روش بینی Rembrandt نیز باید به همان اندازه برای بیان یا elision در نوشتن پست بروکراسی به همان اندازه عمل کند
[ترجمه گوگل]اما همانطور که رامبراند در کارهایش کار می کند، باید اصلاحاتی به لفاظی یا ریاکاری در نوشتن بوروکراسی داشته باشد

10. I was hoping that escape analysis combined with lock elision would have a much greater influence than it did.
[ترجمه ترگمان]امیدوار بودم که تجزیه و تحلیل ترکیبی با قابلیت قفل کردن، تاثیر بسیار بیشتری نسبت به آن داشته باشد
[ترجمه گوگل]من امیدوار بودم که تجزیه و تحلیل فرار در کنار قفل کردن، نفوذ بسیار بیشتری نسبت به آن داشته باشد

11. I had to use ctrl-z many times in my editor to revert from a version where I thought elision was working and then for some reason, it just didn't work anymore.
[ترجمه ترگمان]من مجبور بودم از ctrl - z چند بار در ویرایشگر استفاده کنم تا از نسخه ای که فکر می کردم elision کار می کند برگردم و بعد به دلایلی دیگر کار نکرد
[ترجمه گوگل]من مجبور شدم چند بار در ویرایشگر خود از ctrl-z استفاده کنم تا از نسخه ای که فکر میکردید elision کار می کرد برگشتم و سپس به دلایلی، دیگر کار نمی کردم

12. From this work we now have adaptive spinning, biased locking and two forms of lock elimination known as lock coarsening, lock elision.
[ترجمه ترگمان]از این کار اکنون ما دارای قفل چرخان، قفل سازی متعصبانه و دو شکل حذف قفل که به عنوان قفل قفل شناخته می شوند، داریم
[ترجمه گوگل]از این کار، ما اکنون دارای چرخش تطبیقی، قفل محصور و دو شکل لغو قفل شناخته شده به عنوان قفل قفل، قفل elision است

13. Best guess why: some lock-related optimizations (such as lock elision or lock biasing) failed to kick in (see Resources).
[ترجمه ترگمان]بهترین حدس این است که چرا: برخی از بهینه سازی های مربوط به قفل (مانند قفل کردن قفل یا بایاس قفل)با لگد زدن در (مراجعه به منابع)شکست خوردند
[ترجمه گوگل]بهترین حدس می زنم که چرا: برخی از بهینه سازی های مربوط به قفل (مانند قفل الیز و یا تعویض قفل) موفق به ضربه زدن (نگاه کنید به منابع)

14. To handle long functions, we collapse large blocks by default, using vertical elision.
[ترجمه ترگمان]برای انجام عملکردهای طولانی، بلوک های بزرگی را به طور پیش فرض از بین می بریم، با استفاده از elision عمودی
[ترجمه گوگل]برای مدیریت وظایف طولانی، بلوک های بزرگ را به طور پیش فرض با استفاده از الیه عمودی سقوط می کنیم

پیشنهاد کاربران

فرایند حذف

elision ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: حذف آوایی
تعریف: افتادن آواها، اعم از همخوان و واکه از زنجیرۀ گفتار


کلمات دیگر: