1. The Gulf states include Iran, Iraq, Saudi Arabia, Kuwait, Bahrain, Oman, Qatar, and the United Arab Emirates.
[ترجمه علی] کشور های حوزه خلیج عبارت از ایران، عراق، عربستان سعودی، کویت، بحرین، عمان، قطر و امارات متحده عربی هستندـ
[ترجمه یوسف] کشورهای حاشیه خلیج فارس شامل ایران ، عراق ، عربستان سعودی ، کویت ، بحرین ، عمان ، قطر و امارات متحده عربی هستند.
[ترجمه ترگمان]کشورهای خلیج فارس شامل ایران، عراق، عربستان سعودی، کویت، بحرین، عمان، قطر و امارات متحده عربی می باشند
[ترجمه گوگل]کشورهای خلیج عبارتند از ایران، عراق، عربستان سعودی، کویت، بحرین، عمان، قطر و امارات متحده عربی
2. The Ayatollah described the earthquake in Iran as a divine test.
[ترجمه ترگمان]آیت الله خامنه ای زلزله ایران را یک آزمایش الهی توصیف کرد
[ترجمه گوگل]آیتالله زمین لرزه را در ایران به عنوان یک آزمایش الهی توصیف کرد
3. Iran reopened its embassy in London.
[ترجمه ترگمان]ایران سفارت خود را در لندن بازگشایی کرد
[ترجمه گوگل]ایران سفارت خود را در لندن باز کرد
4. Iran remains an enigma for the outside world.
[ترجمه ترگمان]ایران همچنان برای دنیای بیرون معمایی باقی خواهد ماند
[ترجمه گوگل]ایران برای جهانیان بی نظیر است
5. Jim has been sent to Iran to report on the situation there.
[ترجمه ترگمان]جیم برای گزارش وضعیت آنجا به ایران فرستاده شده است
[ترجمه گوگل]جیم به ایران فرستاده شده است تا وضعیت او را گزارش دهد
6. Their cloak of neutrality in the Iran - Iraq war was beginning to wear a bit thin.
[ترجمه ترگمان]پوشش بی طرفی آن ها در جنگ ایران و عراق کمی ضعیف شده بود
[ترجمه گوگل]پرده ای از بی طرفی در جنگ ایران و عراق شروع به کمی نازک شدن کرد
7. The unusual designs were probably imported from Iran.
[ترجمه ترگمان]این طرح های غیر معمول احتمالا از ایران وارد می شدند
[ترجمه گوگل]طرح های غیر معمول احتمالا از ایران وارد شده است
8. Congress had expressly forbidden sending arms to Iran.
[ترجمه ترگمان]کنگره صراحتا ارسال سلاح به ایران را ممنوع کرده بود
[ترجمه گوگل]کنگره به طور واضح فرستادن اسلحه به ایران را ممنوع کرده است
9. Iran is a major power in the Persian Gulf region.
[ترجمه ترگمان]ایران یک قدرت بزرگ در منطقه خلیج فارس است
[ترجمه گوگل]ایران قدرت اصلی در منطقه خلیج فارس است
10. Iran agreed to send an envoy to the United Nations for talks on ending the war.
[ترجمه ترگمان]ایران با ارسال یک فرستاده به سازمان ملل برای مذاکرات درباره پایان دادن به جنگ موافقت کرد
[ترجمه گوگل]ایران موافقت کرد که برای پایان مذاکرات، نماینده ای در سازمان ملل متحد بفرستد
11. Baktiar spoke of Iran with deep feeling.
[ترجمه ترگمان]Baktiar با احساس عمیق از ایران سخن گفت
[ترجمه گوگل]بختیار با احساس عمیق از ایران سخن گفت
12. IRAN/IRAQ War erupts - it is to form a bloody backdrop for most of the decade.
[ترجمه ترگمان]جنگ عراق \/ عراق شروع می شود - تا بیشتر این دهه یک پس زمینه خون آلود ایجاد کند
[ترجمه گوگل]ایران / عراق جنگ فوران - این است که برای شکل گیری یک پس زمینه خونین برای بیشتر دهه تشکیل شده است
13. Congress voted to lift trade restrictions against Iran.
[ترجمه ترگمان]کنگره به لغو محدودیت های تجاری علیه ایران رای داد
[ترجمه گوگل]کنگره برای محدود کردن محدودیت های تجاری علیه ایران رای داد
14. To the extent the Shiites feel attacks[sentence dictionary], Iran will be seen as a stalwart coreligionist ally.
[ترجمه ترگمان]تا جایی که شیعیان حمله به فرهنگ لغت را انجام می دهند، ایران به عنوان متحد coreligionist stalwart شناخته می شود
[ترجمه گوگل]تا جایی که شیعیان حملات [فرهنگ لغت] را احساس می کنند، ایران به عنوان یک متحد کورلیجیونیستی در معرض خطر است
15. Did you know about the recent hijacking in Iran?
[ترجمه ترگمان]آیا در مورد دزدی اخیر در ایران خبر دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما در مورد اخراج اخیر در ایران می دانید؟