(تئاتر و غیره) تمرین نهایی، اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
dress rehearsal
(تئاتر و غیره) تمرین نهایی، اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
انگلیسی به فارسی
آخرین تمرین نمایش که بازیگران با لباس کامل نمایش بر روی صحنه میآیند
انگلیسی به انگلیسی
• final rehearsal in full costume before a theatrical production, final rehearsal
the dress rehearsal of a play, opera, or show is the final rehearsal before it is performed, in which the performers wear their costumes and the lights and scenery are used in the proper way.
the dress rehearsal of a play, opera, or show is the final rehearsal before it is performed, in which the performers wear their costumes and the lights and scenery are used in the proper way.
مترادف و متضاد
full uninterrupted rehearsal
Synonyms: dry run, final dress, full rehearsal, gypsy rehearsal, rehearsal, run, run-through, technical run, tech rehearsal, tech run, walk-through
جملات نمونه
1. These elections, you could almost say, are a dress rehearsal for the real elections.
[ترجمه ترگمان]شما تقریبا می توانید بگویید این انتخابات یک تمرین لباس برای انتخابات واقعی است
[ترجمه گوگل]این انتخابات، شما تقریبا می توانید بگویید، یک تمرین لباس برای انتخابات واقعی هستند
[ترجمه گوگل]این انتخابات، شما تقریبا می توانید بگویید، یک تمرین لباس برای انتخابات واقعی هستند
2. For the dress rehearsal, the cast will be in full costume.
[ترجمه ترگمان]، برای تمرین لباس گچ تو لباس کامل میشه
[ترجمه گوگل]برای تمرین لباس، بازیگران در لباس کامل قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]برای تمرین لباس، بازیگران در لباس کامل قرار می گیرند
3. During the dress rehearsal she suddenly forgot her lines.
[ترجمه ترگمان]در حین تمرین لباس، ناگهان خطوط خود را از یاد برد
[ترجمه گوگل]در طی تمرین لباس او به طور ناگهانی خطوط خود را فراموش کرد
[ترجمه گوگل]در طی تمرین لباس او به طور ناگهانی خطوط خود را فراموش کرد
4. Wednesday's dress rehearsal went fairly smoothly.
[ترجمه ترگمان]تمرین لباس شب چهارشنبه کاملا به آرامی پیش رفت
[ترجمه گوگل]تمرین لباس چهارشنبه نسبتا هموار شد
[ترجمه گوگل]تمرین لباس چهارشنبه نسبتا هموار شد
5. There will be an open dress rehearsal at 7 p. m. Thursday, August
[ترجمه ترگمان]یک تمرین لباس باز ساعت ۷ بعد از ظهر خواهد بود متر پنجشنبه، آگوست
[ترجمه گوگل]یک تمرین باز در 7 پین وجود خواهد داشت متر پنجشنبه، اوت
[ترجمه گوگل]یک تمرین باز در 7 پین وجود خواهد داشت متر پنجشنبه، اوت
6. Fortunately this occurred during the dress rehearsal, so the general public never knew what they missed.
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه در حین تمرین لباس، ژنرال هیچ وقت نفهمید که چه چیزی را از دست داده اند
[ترجمه گوگل]خوشبختانه در طول تمرین لباس اتفاق افتاد، بنابراین عموم مردم هرگز نفهمیدند چه چیزی را از دست داده اند
[ترجمه گوگل]خوشبختانه در طول تمرین لباس اتفاق افتاد، بنابراین عموم مردم هرگز نفهمیدند چه چیزی را از دست داده اند
7. The first full dress rehearsal occurred on July 10 and 63aircraft took part, a few less than on the actual event.
[ترجمه ترگمان]اولین تمرین کامل لباس در روز ۱۰ ژوئیه رخ داد و ۶۳ هواپیما در کم تر از رویداد واقعی شرکت کردند
[ترجمه گوگل]اولین تمرین کامل لباس در 10 ژوئیه اتفاق افتاد و 63 هواپیما در این رقابت شرکت کردند، اما کمتر از این واقعه بود
[ترجمه گوگل]اولین تمرین کامل لباس در 10 ژوئیه اتفاق افتاد و 63 هواپیما در این رقابت شرکت کردند، اما کمتر از این واقعه بود
8. Then came what was almost a dress rehearsal of the Democratic Convention.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن، چیزی که تقریبا یک تمرین نمایشی از کنوانسیون دموکرات بود، آمد
[ترجمه گوگل]سپس چیزی بود که تقریبا یک تمرین لباس کنوانسیون دموکراتیک بود
[ترجمه گوگل]سپس چیزی بود که تقریبا یک تمرین لباس کنوانسیون دموکراتیک بود
9. This was the last opportunity for a dress rehearsal in the New York Preview theatre.
[ترجمه ترگمان]این آخرین فرصت برای تمرین لباس در تئاتر نیویورک بود
[ترجمه گوگل]این آخرین فرصت برای تمرین لباس در نیویورک پیش نمایش تئاتر بود
[ترجمه گوگل]این آخرین فرصت برای تمرین لباس در نیویورک پیش نمایش تئاتر بود
10. At the dress rehearsal she was disconsolate.
[ترجمه ترگمان]هنگام تمرین لباس زیر و رو شد
[ترجمه گوگل]در تمرین لباس او بی حوصله بود
[ترجمه گوگل]در تمرین لباس او بی حوصله بود
11. On late Saturday night, there is a full dress rehearsal.
[ترجمه ترگمان]در اواخر شنبه شب، یک تمرین لباس کامل وجود دارد
[ترجمه گوگل]در اواخر شب شنبه، یک تمرین کامل انجام می شود
[ترجمه گوگل]در اواخر شب شنبه، یک تمرین کامل انجام می شود
12. No dress rehearsal in our life, every day was a field pickup.
[ترجمه ترگمان]توی زندگی ما تمرین لباس نبود هر روز یه ماشین نظامی بود
[ترجمه گوگل]بدون تمرین لباس در زندگی ما، هر روز یک مزرعه بود
[ترجمه گوگل]بدون تمرین لباس در زندگی ما، هر روز یک مزرعه بود
13. The weakpoints of the play became apparent in dress rehearsal.
[ترجمه ترگمان]نمایش نمایش در هنگام تمرین ظاهری آشکار شد
[ترجمه گوگل]نقطه ضعف این بازی در تمرین لباس ظاهر شد
[ترجمه گوگل]نقطه ضعف این بازی در تمرین لباس ظاهر شد
14. At least one dress rehearsal should be performed in dark twilight.
[ترجمه ترگمان]حداقل یک نمایش لباس باید در تاریکی شب اجرا شود
[ترجمه گوگل]حداقل یک تمرین لباس باید در تاریکی تاریک انجام شود
[ترجمه گوگل]حداقل یک تمرین لباس باید در تاریکی تاریک انجام شود
پیشنهاد کاربران
آخرین تمرین یک نمایش
dress rehearsal ( هنرهای نمایشی )
واژه مصوب: تمرین بالباس
تعریف: از مراحل آخر تمرین نمایش که بازیگران با لباس های اصلی نمایش به تمرین می پردازند
واژه مصوب: تمرین بالباس
تعریف: از مراحل آخر تمرین نمایش که بازیگران با لباس های اصلی نمایش به تمرین می پردازند
کلمات دیگر: