1. this hotel is equipped with every imaginable amenity
این هتل همه گونه وسیله ی راحتی قابل تصور را دارد.
2. They will provide an amenity for local residents.
[ترجمه محمدحسین زارع] انها برای ساکنان محلی رفاه را فراهم می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها an را برای ساکنان محلی فراهم خواهند کرد
[ترجمه گوگل]آنها برای ساکنین محلی آرزو می کنند
3. He immediately noticed the amenity of his new surroundings.
[ترجمه ترگمان]بلافاصله به amenity محیط جدید پی برد
[ترجمه گوگل]او بلافاصله سرگرمی محیط اطراف خود را متوجه شد
4. The building will be developed as a public amenity.
[ترجمه ترگمان]این ساختمان به عنوان یک amenity عمومی توسعه خواهد یافت
[ترجمه گوگل]این ساختمان به عنوان یک امکانات عمومی توسعه خواهد یافت
5. Modern resorts offer every amenity for shopping during the day, and a choice of clubs, discos and casinos at night.
[ترجمه ترگمان]در طول روز، استراحتگاه های مدرن هر amenity را برای خرید ارائه می کنند و در شب به انتخاب باشگاه ها، دیسکوها و کازینوها در شب می پردازند
[ترجمه گوگل]استراحتگاه های مدرن هر روز برای خرید و انتخاب باشگاه ها، دیسکو ها و کازینو ها در شب پیشنهاد می شود
6. Heating is regarded as a basic amenity.
[ترجمه ترگمان]گرمایش به عنوان یک amenity اساسی تلقی می شود
[ترجمه گوگل]گرمایش به عنوان یک امکانات اساسی محسوب می شود
7. Clearly this was unacceptable both from an amenity point of view and for access by emergency services.
[ترجمه ترگمان]واضح است که این هم از نقطه نظر amenity و برای دسترسی به خدمات اورژانسی غیرقابل قبول است
[ترجمه گوگل]واضح است که این امر از لحاظ ظاهری و دسترسی به خدمات اورژانسی غیر قابل قبول بود
8. They have no idea of amenity, no regard for landscape and have scant interest in problems of drainage and water.
[ترجمه ترگمان]آن ها هیچ ایده ای از amenity، بدون توجه به چشم انداز و علاقه اندک به مشکلات زه کشی و آب ندارند
[ترجمه گوگل]آنها هیچ ایده ای از آسایش، توجه به چشم انداز و علاقه کم به مشکلات زهکشی و آب ندارند
9. Most of the conflicts concerning agriculture and amenity also occur in a particularly acute form on the urban fringe.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از درگیری های مربوط به کشاورزی و amenity نیز به شکل خاصی در حاشیه شهری رخ می دهد
[ترجمه گوگل]بیشترین اختلافات مربوط به کشاورزی و غذا نیز به شکل ویژه ای در ناحیه های شهری رخ می دهد
10. They were concerned with only limits amenity services unless the county council delegated something more substantial.
[ترجمه ترگمان]آن ها فقط به خدمات amenity محدود بودند، مگر اینکه شورای شهر چیز بیشتری به آن ها محول کرد
[ترجمه گوگل]آنها تنها خدمات خدمات محدودی را مورد ملاحظه قرار دادند مگر اینکه شورای شهر چیزی مهم تر را مجاز دانست
11. This is an amenity that all Teessiders and others from further afield will be able to enjoy for generations.
[ترجمه ترگمان]این یک amenity است که همه Teessiders و دیگران از دشت های دورتر قادر به لذت بردن از نسل های آینده خواهند بود
[ترجمه گوگل]این یک لذت است که همه Teessiders و دیگران از منطقه بیشتر قادر به لذت بردن از نسل ها است
12. A sauna in the hotel would be a useful amenity.
[ترجمه ترگمان]سونا در هتل یک amenity مفید خواهد بود
[ترجمه گوگل]یک سونا در هتل می تواند یک سرویس مفید باشد
13. An affordable nursery education service is an essential basic amenity.
[ترجمه ترگمان]خدمات آموزش کودکان مقرون به صرفه، یک amenity اساسی اساسی است
[ترجمه گوگل]یک خدمات آموزشی پرستاری مقرون به صرفه، یک وسیله ضروری اساسی است
14. The Memorial Hall stands in splendid isolation as the only village amenity.
[ترجمه ترگمان]تالار یادبود به تنهایی به عنوان تنها amenity روستا در انزوای باشکوه قرار دارد
[ترجمه گوگل]سالن یادبود به عنوان تنها منزل روستا در انزوای پر زرق و برق قرار دارد