کلمه جو
صفحه اصلی

retail price

انگلیسی به انگلیسی

• cost paid by the private customer

جملات نمونه

1. The retail price of this car is.
[ترجمه ترگمان]قیمت خرده فروشی این ماشین این است
[ترجمه گوگل]قیمت خرده فروشی این ماشین است

2. The retail price index for September is expected to show inflation edging up to about 8 per cent.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که شاخص قیمت خرده فروشی در ماه سپتامبر رشد تورم تا حدود ۸ درصد را نشان دهد
[ترجمه گوگل]انتظار می رود شاخص قیمت خرده فروشی در ماه سپتامبر نشان دهنده روند تورم تا حدود 8 درصد باشد

3. Inflation, as measured by the retail price index, is expected to drop.
[ترجمه ترگمان]تورم، همانطور که توسط شاخص قیمت خرده فروشی اندازه گیری شد، انتظار می رود که کاهش یابد
[ترجمه گوگل]انتظار می رود تورم، با توجه به شاخص قیمت خرده فروشی، کاهش یابد

4. The government agreed to peg down the retail price of certain basic foodstuffs.
[ترجمه ترگمان]دولت موافقت کرد که قیمت خرده فروشی مواد غذایی اصلی را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]دولت موافقت کرد که قیمت خردهفروش مواد غذایی خاصی را کاهش دهد

5. The retail price index is published monthly.
[ترجمه ترگمان]شاخص قیمت خرده فروشی به صورت ماهانه منتشر می شود
[ترجمه گوگل]شاخص قیمت خرده فروشی ماهانه منتشر می شود

6. The CybrCards have a suggested retail price of $ 1 9
[ترجمه ترگمان]CybrCards قیمت خرده فروشی پیشنهادی ۱ دلار را پیشنهاد کردند
[ترجمه گوگل]CybrCards قیمت خرده فروشی پیشنهادی 9 دلار را ارائه می دهد

7. The recommended retail price of £19 99 inc.
[ترجمه ترگمان]قیمت خرده فروشی توصیه شده در شرکت ۹۹ پوند
[ترجمه گوگل]قیمت خرده فروشی توصیه شده از 19 پوند، 99 دلار است

8. And we were filling the orders at full retail price, which small businesses were suddenly finding the wherewithal to pay.
[ترجمه ترگمان]و ما سفارشات را با قیمت خرده فروشی کامل پر کردیم، که تجارت های کوچک ناگهان پول لازم را برای پرداخت به دست آوردند
[ترجمه گوگل]و ما سفارشات را در قیمت کامل خرده فروشی پر کردیم، که کسب و کارهای کوچک به طور ناگهانی متوجه پرداختن آن شدند

9. There is retail price maintenance by the manufacturer, both maximum price and minimum price.
[ترجمه ترگمان]قیمت خرده فروشی توسط تولید کننده، هم حداکثر قیمت و هم قیمت حداقلی وجود دارد
[ترجمه گوگل]نگهداری قیمت خرده فروشی توسط تولید کننده وجود دارد، هر دو قیمت حداکثر و قیمت حداقل

10. The December retail price inflation report is due Thursday.
[ترجمه ترگمان]گزارش تورم قیمت خرده فروشی در ماه دسامبر قرار است روز پنج شنبه باشد
[ترجمه گوگل]گزارش تورم قیمت خرده فروشی ماه دسامبر روز پنج شنبه است

11. Available this spring for a suggested retail price of $ 99 or less.
[ترجمه ترگمان]این بهار برای قیمت خرده فروشی پیشنهادی ۹۹ دلار یا کم تر موجود است
[ترجمه گوگل]این بهار برای قیمت خرده فروشی پیشنهادی 99 دلار یا کمتر موجود است

12. At an estimated retail price of $ 500, that translates into $ 500 million.
[ترجمه ترگمان]قیمت آن ۵۰۰ میلیون دلار تخمین زده می شود که ۵۰۰ میلیون دلار است
[ترجمه گوگل]در قیمت خرده فروشی تقریبا 500 دلار است که به 500 میلیون دلار میرسد

13. As a consequence, the retail price of Freon has zoomed to $ 25 to $ 35 per pound.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، قیمت خرده فروشی of به ۲۵ تا ۳۵ دلار در هر پوند رسیده است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نتیجه، قیمت خرده فروشی فرن به 25 دلار به 35 دلار برای هر پوند افزایش یافته است

14. The recommended retail price is £ 9
[ترجمه ترگمان]قیمت خرده فروشی توصیه شده ۹ پوند است
[ترجمه گوگل]قیمت خرده فروشی توصیه شده 9 پوند است

15. He was going to have to purchase all his lumber at full retail price.
[ترجمه ترگمان]او مجبور بود تمام الوارهای خود را با هر قیمتی خرید کند
[ترجمه گوگل]او قصد داشت تمام چوب خود را در قیمت خرده فروشی تمام کند

پیشنهاد کاربران

قیمت خرده فروشی

retail price ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: نرخ خرده‏فروشی
تعریف: قیمت درنظرگرفته شده برای فروش کالا یا خدمات به مشتری نهایی توسط خرده‏فروش


کلمات دیگر: