کلمه جو
صفحه اصلی

all sorts of

انگلیسی به انگلیسی

• every kind of, each type of

جملات نمونه

1. There are all sorts of activities for kids at the camp site.
[ترجمه ترگمان]همه نوع فعالیت برای کودکان در محل اردوگاه وجود دارد
[ترجمه گوگل]انواع فعالیت ها برای بچه ها در محل اردو وجود دارد

2. All sorts of colours will result as these flowers hybridise freely.
[ترجمه ترگمان]همه نوع رنگ به این ترتیب است که این گل ها به راحتی پخش می شوند
[ترجمه گوگل]هر رنگی به این دلیل است که این گلها آزادانه ترکیب می شوند

3. All sorts of lamps are available in that shop.
[ترجمه ترگمان]همه نوع لامپ ها در آن مغازه موجود است
[ترجمه گوگل]انواع لامپ ها در این فروشگاه موجود است

4. There are all sorts of rumours in the air that dozens of people were dead in the fire.
[ترجمه ترگمان]شایعاتی در جریان هست که ده ها نفر از مردم در آتش سوزی کشته شده اند
[ترجمه گوگل]انواع شایعات در هوا وجود دارد که ده ها تن از آنها در آتش کشته شده اند

5. All sorts of sleeping bags have been developed and many have been given extensive trials under various conditions.
[ترجمه ترگمان]همه انواع کیسه خواب توسعه داده شده و بسیاری از آن ها تحت شرایط مختلف آزمایش ها وسیعی انجام داده اند
[ترجمه گوگل]انواع کیسه های خواب ساخته شده است و بسیاری از آنها تحت شرایط مختلف تحت آزمایشات گسترده قرار گرفته اند

6. There are all sorts of jobs you could do.
[ترجمه ترگمان]کاره ای زیادی هست که میتونی انجام بدی
[ترجمه گوگل]همه شغل هایی که می توانید انجام دهید وجود دارد

7. The prisoners were subjected to all sorts of indignities.
[ترجمه ترگمان]زندانیان در معرض همه نوع خفت و خواری قرار داشتند
[ترجمه گوگل]زندانیان در معرض انواع نومیدی قرار گرفتند

8. He has tried all sorts of disguises.
[ترجمه ترگمان]همه نوع تغییر قیافه را امتحان کرده است
[ترجمه گوگل]او سعی کرده است همه انواع پنهان

9. The fire prevention branch inspects factories and all sorts of public buildings.
[ترجمه ترگمان]شعبه جلوگیری از آتش سوزی کارخانه ها و انواع ساختمان های عمومی را بازرسی می کند
[ترجمه گوگل]اداره آتش نشانی کارخانه ها و انواع ساختمان های عمومی را بازرسی می کند

10. Their offer was hedged around with all sorts of conditions.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد آن ها با همه جور شرایطی طفره رفت
[ترجمه گوگل]پیشنهاد آنها در اطراف همه نوع شرایط بود

11. As you get older, you have all sorts of aches and pains.
[ترجمه ترگمان]وقتی بزرگ تر می شوی، همه نوع درد و رنج خواهی داشت
[ترجمه گوگل]همانطور که شما بزرگتر میشوید، شما انواع درد و درد دارید

12. She's been getting up to all sorts of mischief lately.
[ترجمه ترگمان]اخیرا با انواع و اقسام شرارت سر و کار پیدا کرده
[ترجمه گوگل]او اخیرا به تمام انواع بدبختی ها رسیده است

13. The youngsters got up to all sorts of amusing antics.
[ترجمه ترگمان]جوانان به انواع و اقسام کاره ای خنده دار سرگرم بودند
[ترجمه گوگل]جوانان به انواع سرگرمی های سرگرم کننده افتاده اند

14. There are all sorts of rumors in the air that dozens of people were dead in the fire.
[ترجمه ترگمان]شایعاتی در هوا وجود دارد که ده ها نفر از مردم در آتش مرده بودند
[ترجمه گوگل]انواع شایعات در هوا وجود دارد که ده ها تن از آنها در آتش کشته شده اند

پیشنهاد کاربران

انواع و اقسام

انواع و اقسام - همه نوع و همه جوره

All sorts of new media are killing regional newspapers
Cambridge dictionary@


کلمات دیگر: