کلمه جو
صفحه اصلی

compassionate leave

انگلیسی به فارسی

ترک مهربان


انگلیسی به انگلیسی

• compassionate leave is time away from your work that your employer allows you for personal reasons, especially when a member of your family dies or is seriously ill.

جملات نمونه

1. She was allowed compassionate leave from work to attend her father's funeral.
[ترجمه ترگمان]به او اجازه دادند که از کار برای شرکت در مراسم تدفین پدرش رها شود
[ترجمه گوگل]او اجازه داد تا کار خود را برای شرکت در مراسم تشییع پدرش ممنوع کند

2. She was granted compassionate leave to attend her father's funeral.
[ترجمه ترگمان]به او مرخصی compassionate دادند تا در مراسم تدفین پدرش شرکت کنند
[ترجمه گوگل]او برای رفتن به مراسم تشییع پدرش، مهربان بود

3. Your application for days compassionate leave is, of course, granted.
[ترجمه ترگمان]درخواست شما برای مرخصی با شفقت، البته، بدیهی است
[ترجمه گوگل]البته درخواست شما برای ترک روزهای محرمانه، البته، اعطا شده است

4. After her return from compassionate leave following the death of her father, they had been prepared to rally round.
[ترجمه ترگمان]پس از مرگ پدرش پس از مرگ پدرش، آن ها آماده بودند که گرد هم جمع شوند
[ترجمه گوگل]پس از بازگشت او از مرخصی محبت پس از مرگ پدرش، آنها آماده گرداندن بودند

5. Joe and Eileen were given short compassionate leave and Stephen came home for the funeral.
[ترجمه ترگمان]جو و ایل و ایل به مرخصی با دلسوزی داده شدند و استفن برای مراسم تدفین به خانه آمد
[ترجمه گوگل]جو و ایلین به مدت کوتاهی از رحمت خواسته شدند و استفان برای تشییع جنازه به خانه بازگشت

6. He will be able to return on compassionate leave - particularly if it helps to focus his mind on the Test series.
[ترجمه ترگمان]او می تواند به مرخصی با شفقت برگردد - به خصوص اگر به متمرکز کردن ذهن خود در مجموعه آزمون کمک کند
[ترجمه گوگل]او قادر خواهد بود به ترک مهربانانه - به ویژه اگر آن کمک می کند تا تمرکز ذهن خود را در سری تست

7. He was allowed compassionate leave from work to hold his wife's funeral.
[ترجمه ترگمان]به او اجازه دادند که از کار برای مراسم تدفین همسرش رها شود
[ترجمه گوگل]او اجازه داد تا از کار خود برای ازدواج همسرش محروم شود

8. Manu flew back on Sunday after his compassionate leave following thehorrific atttack on the Togo team bus at the African Nations Cup inAngola in which three people were killed.
[ترجمه ترگمان]Manu روز یکشنبه پس از خروج compassionate از thehorrific atttack در اتوبوس تیم توگو در جام ملت های آفریقا که در آن سه نفر کشته شدند، به پرواز در آمد
[ترجمه گوگل]منو بعد از اینکه عذرخواهی کرد، پس از آنکه عصبانی شد، در اتوبوس تیم توگو در جام ملت های آفریقا در آنگولا کشته شد، که در آن سه نفر کشته شدند

9. Maybe they are officers in need of compassionate leave.
[ترجمه ترگمان]شاید اونا یه افسر هستن که نیاز به رفتن داشته باشن
[ترجمه گوگل]شاید آنها افسرانی هستند که نیاز به ترک مهربانی دارند

10. Having annual leave, off sick and especially compassionate leave refused.
[ترجمه ترگمان]با مرخصی سالانه، مرخصی استعلاجی و به خصوص افراد دلسوز، رد کردند
[ترجمه گوگل]ترک یک ساله، ترک بیمار و به خصوص رضایت بخش رد می شود

11. Trouble erupted on Friday night after a row about a prisoner's appeal for compassionate leave.
[ترجمه ترگمان]در شب جمعه، پس از یک دعوا در مورد درخواست یک زندانی برای مرخصی دلسوز، مشکل به وجود آمد
[ترجمه گوگل]در روز جمعه پس از یک ردیف در مورد درخواست تجدید نظر برای بازداشت شهیدان، مشکل رخ داد

12. Edward was in the Western Desert, and because of the children he was given compassionate leave.
[ترجمه ترگمان]ادوارد در صحرای غربی بود و به خاطر بچه هایی که به او مهر و شفقت می دادند
[ترجمه گوگل]ادوارد در صحرای غربی بود، و به خاطر فرزندانش به خاطر رحمت و رحمت خویش درگذشت

13. And with a baby on the way there would surely be some compassionate leave for him soon.
[ترجمه ترگمان]و با وجود بچه ای که در آن راه ممکن بود به زودی کسی از او جدا شود
[ترجمه گوگل]و با یک کودک در راه است قطعا برخی از مهربان مهربان برای او به زودی

پیشنهاد کاربران

مرخصی اضطراری

مرخصی اضطراری یا ارفاقی به خاطر فوت عزیزان


کلمات دیگر: