کلمه جو
صفحه اصلی

opposed to

انگلیسی به انگلیسی

• against

پیشنهاد کاربران

علیرغم اینکه

مخالف بودن با. . . ، مخالفت کردن با. . .

Most of us opposed to racial discrimination
بیشتر ما با تبعیض نژادی مخالفیم.
به معنی مخالفت با یک موضوع، نقشه، طرح، تصمیم می باشد

برخلاف،
مثال:
dyskinsis opposed to dyskinsia is very accurate terminology

در مقابل

در تضاد بودن با

قبل از opposed فعل be میاد
جمله درست یکی از نظرات بالا:
most of us are opposed to . . .

disagree


کلمات دیگر: