کلمه جو
صفحه اصلی

unsatisfactory

انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: not of a high enough quality to meet a certain standard or to fulfill a certain need or desire.
متضاد: acceptable, adequate, satisfactory
مشابه: amiss, inadequate

- They complained to the restaurant manager about the unsatisfactory service they received.
[ترجمه ترگمان] آن ها از مدیر رستوران در مورد خدمات نامطلوب که دریافت کرده بودند شکایت کردند
[ترجمه گوگل] آنها به مدیر رستوران درباره خدمات ناخوشایندی که دریافت کرده بودند شکایت کردند
- The professor gave him a grade of D for his unsatisfactory work in the course.
[ترجمه ترگمان] استاد به او نمره D را برای کاره ای غیر رضایت بخش خود در این دوره داد
[ترجمه گوگل] استاد به او درجه D را برای کارهای نامطمئن خود در این دوره داد

• inadequate, disappointing, not good enough
something that is unsatisfactory is not good enough to be acceptable.

جملات نمونه

1. They demand a refund on unsatisfactory goods.
[ترجمه ترگمان]آن ها خواستار بازپرداخت کالاهای ناموفق هستند
[ترجمه گوگل]آنها تقاضای بازپرداخت کالاهای نامناسب می دهند

2. Shops are often reluctant to take back unsatisfactory goods.
[ترجمه ترگمان]مغازه ها اغلب تمایلی به بازگشت کالاهای unsatisfactory ندارند
[ترجمه گوگل]مغازه ها اغلب تمایلی به خرید کالاهای نامناسب ندارند

3. Helmut's problems were compounded by an unsatisfactory relationship with his landlady.
[ترجمه ترگمان]مشکلات Helmut به وسیله یک رابطه رضایت بخش با صاحبخانه او به وجود آمده بود
[ترجمه گوگل]مشکلات هلموت با یک رابطه نامطلوب با خانوارش همراه شد

4. I must say this is a very unsatisfactory state of affairs.
[ترجمه ترگمان]باید بگویم که این وضع بسیار رضایت بخش است
[ترجمه گوگل]باید بگویم این وضعیت بسیار ناراضی است

5. Your answer is unsatisfactory.
[ترجمه ترگمان]جواب شما رضایت بخش است
[ترجمه گوگل]پاسخ شما ناراضی است

6. If the car you have leased is clearly unsatisfactory, you can always exchange it for another.
[ترجمه ترگمان]اگر اتومبیلی که اجاره کرده اید به وضوح غیر رضایت بخش است، همیشه می توانید آن را برای دیگری مبادله کنید
[ترجمه گوگل]اگر خودرویی که شما اجاره کرده اید، به وضوح ناراضی است، شما همیشه می توانید آن را برای دیگران مبادله کنید

7. The student's work was judged unsatisfactory.
[ترجمه ترگمان]کار دانشجو رضایت بخش نبود
[ترجمه گوگل]کار دانش آموزان ناراضی بود

8. The film's ending is an unsatisfactory cop-out.
[ترجمه ترگمان]پایان فیلم یه پلیس خوب نیست
[ترجمه گوگل]پایان فیلم یک فیلم مستقل نیست

9. It is, however, unsatisfactory to have the general content of policy dependent on the whims of the Secretary of State.
[ترجمه ترگمان]با این حال، داشتن محتوای عمومی سیاست وابسته به هوس وزیر امور خارجه رضایت بخش نیست
[ترجمه گوگل]با این حال، رضایت عمومی محتوای سیاسی از وابستگی های وزیر امور خارجه است

10. Due to the unsatisfactory reply from the Minister, I shall apply for an Adjournment debate.
[ترجمه ترگمان]با توجه به پاسخ رضایت بخش از طرف وزیر، من برای یک بحث adjournment درخواست خواهم کرد
[ترجمه گوگل]با توجه به پاسخ نامطلوب وزیر، من باید برای بحث و جدل درخواست شود

11. Easier divorce makes ending an unsatisfactory marriage a real possibility.
[ترجمه ترگمان]طلاق آسون هم میتونه منجر به ازدواج رضایت بخش به یه احتمال واقعی بشه
[ترجمه گوگل]طلاق ساده تر باعث می شود که یک ازدواج ناموفق با یک احتمال واقعی پایان پذیرد

12. And the ending is slightly unsatisfactory, arguably deficient in the final twist or flourish.
[ترجمه ترگمان]و این پایان کمی رضایت بخش است، مسلما در تغییر نهایی و یا شکوفایی شما کم است
[ترجمه گوگل]و پایان کمی ناراحت کننده است، مسلما در پیچ و تاب نهایی یا شکوفایی ناقص است

13. But it is clearly unsatisfactory because illnesses do not always lead to mortality, particularly during childhood and adult life.
[ترجمه ترگمان]اما واضح است که بیماری ها همیشه منجر به مرگ و میر، به ویژه در دوران کودکی و بزرگسالی نمی شوند
[ترجمه گوگل]اما به وضوح ناراضی است زیرا بیماری ها همیشه به مرگ و میر، به ویژه در دوران کودکی و زندگی بزرگسالان منجر نمی شوند

14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

15. This is unsatisfactory because these patients can both manage and respond to a gluten free diet.
[ترجمه ترگمان]این امر رضایت بخش نمی باشد زیرا این بیماران هر دو می توانند به رژیم بدون گلوتن واکنش نشان دهند و واکنش نشان دهند
[ترجمه گوگل]این رضایتبخش نیست، زیرا این بیماران می توانند هر دو رژیم غذایی بدون گلوتن را مدیریت و پاسخ دهند

پیشنهاد کاربران

( چیزی که ) رضایت بخش نباشد

نارضایت بخش

نامطلوب

نارضایتی ( از چیزی ) ؛نامطلوب

ناراضی کننده

غیر رضایت بخش

ناکافی

نارضایت بخش _ غیر قابل قبول

نامناسب


نامطمئن


کلمات دیگر: