کلمه جو
صفحه اصلی

this time

انگلیسی به انگلیسی

• on this occasion, on this opportunity

جملات نمونه

1. This time it will be a long one.
[ترجمه ترگمان]این دفعه دی گه خیلی طول می کشه
[ترجمه گوگل]این بار آن طولانی خواهد شد

2. There's always a lot of traffic at this time of day.
[ترجمه ترگمان]در این زمان همیشه ترافیک زیادی وجود دارد
[ترجمه گوگل]در این زمان روز، ترافیک زیادی وجود دارد

3. There's usually a lot of traffic at this time of day.
[ترجمه ترگمان]معمولا در این زمان از روز تعداد زیادی ترافیک وجود دارد
[ترجمه گوگل]در این زمان روز معمولا تعداد زیادی از ترافیک وجود دارد

4. The competition is very strong this time.
[ترجمه ترگمان]رقابت این بار خیلی قوی است
[ترجمه گوگل]این رقابت در این زمان بسیار قوی است

5. Failure is simply the opportunity to begin again, this time more intelligently. Henry Ford
[ترجمه ترگمان]شکست به سادگی فرصتی است برای شروع دوباره، این بار هوشمندانه هنری فورد
[ترجمه گوگل]شکست این است که به سادگی فرصتی برای شروع دوباره، در این زمان هوشمندانه تر است هنری فورد

6. Many writers at this time held rigidly dogmatic views.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از نویسندگان در این زمان دیدگاه های متعصبانه داشتند
[ترجمه گوگل]بسیاری از نویسندگان در این زمان دیدگاه های سختگیرانه دگرگونی داشتند

7. By this time the riots were getting serious.
[ترجمه ترگمان]در این زمان شورش ها جدی شده بودند
[ترجمه گوگل]در این زمان شورش ها جدی گرفتند

8. After all this time, it's still you.
[ترجمه ترگمان]بعد از این همه مدت، هنوز تو هستی
[ترجمه گوگل]بعد از این همه مدت، هنوز خودتی

9. This time next week I shall be in Scotland.
[ترجمه ترگمان]این دفعه هفته آینده در اسکاتلند خواهم بود
[ترجمه گوگل]این هفته هفته بعد من در اسکاتلند هستم

10. It was terrible this time, wasn't it?
[ترجمه ترگمان]این دفعه خیلی وحشتناک بود، نه؟
[ترجمه گوگل]این بار وحشتناک بود، آیا این نبود؟

11. Start that scene again and get it right this time!
[ترجمه ترگمان]آن صحنه را دوباره شروع کنید و این بار آن را درست کنید!
[ترجمه گوگل]این صحنه را دوباره شروع کنید و این بار آن را درست کنید!

12. By this time people were flocking to join the cult.
[ترجمه ترگمان]در این زمان مردم برای پیوستن به این فرقه گرد آمده بودند
[ترجمه گوگل]در این زمان مردم برای پیوستن به فرقه گله کردند

13. The logo was still visible but less obtrusive this time in beige.
[ترجمه ترگمان]آرم هنوز قابل رویت بود، اما این بار در بژ کم تر مزاحم بود
[ترجمه گوگل]این لوگو هنوز هم قابل مشاهده است، اما این بار در بجج کمتر تحریک آمیز است

14. Our football team defeated theirs this time.
[ترجمه ترگمان]تیم فوتبال ما این بار آن ها را شکست داد
[ترجمه گوگل]تیم فوتبال ما این بار خود را شکست داد

پیشنهاد کاربران

این دفعه

در این زمان . .
اکنون . .

این بار، این مرتبه، این وهله

در این بازه زمانی


کلمات دیگر: