کلمه جو
صفحه اصلی

feasibly


چنانکه بشود کرد، چنانکه امکان پذیرباشد، بطورعملی

انگلیسی به فارسی

امکان پذیر است


انگلیسی به انگلیسی

• in an achievable manner, in a feasible manner

جملات نمونه

1. If you know what your child can feasibly understand at any given age, you will be better prepared to know when discipline is necessary and when it's best to just ignore certain behaviors.
[ترجمه ترگمان]اگر بدانید کودک شما در هر سنی می تواند درک کند، بهتر است آمادگی داشته باشید که بدانید چه موقع انضباط لازم است و چه زمانی بهتر است که رفتارهای خاصی را نادیده بگیرید
[ترجمه گوگل]اگر می دانید فرزند شما در هر سن خاصی قابل درک است، شما بهتر می توانید بدانید زمانی که انضباط لازم است و بهتر است رفتارهای خاصی را نادیده بگیریم

2. The controller was approved feasibly by fixed point and total space simulation.
[ترجمه ترگمان]کنترل کننده توسط نقطه ثابت و شبیه سازی فضای کل مورد تایید قرار گرفت
[ترجمه گوگل]کنترل کننده به طور قابل ملاحظه ای توسط نقطه ثابت و شبیه سازی فضایی کل مورد تایید قرار گرفت

3. What information can I feasibly collect?
[ترجمه Aery] عملا چه اطلاعاتی میتونم جمع کنم ؟
[ترجمه ترگمان]چه اطلاعاتی می توانم جمع آوری کنم؟
[ترجمه گوگل]چه اطلاعاتی می توانم به طور قابل ملاحظه ای جمع آوری کنم؟

4. Thus we consider that if is feasibly to adopt a four feet walking mechanism in Boat - Tractor.
[ترجمه ترگمان]از این رو ما در نظر می گیریم که اگر بخواهیم یک مکانیزم چهار فوتی را در قایق تراکتور استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]بنابراین ما در نظر می گیریم که اگر امکان پذیر است یک مکانیسم راه رفتن چهار پا در قایق - تراکتور را بپذیریم

5. Therefore, we must solve this problem feasibly and effectively in many ways, however, as for the trade union, then, we must get something done on the aspect of the democratic supervision.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ما باید این مشکل را حل کنیم و به طور موثر بسیاری از روش ها را حل کنیم، با این حال، در مورد اتحادیه تجاری، ما باید کاری را بر روی جنبه نظارت دموکراتیک انجام دهیم
[ترجمه گوگل]بنابراین، ما باید این مسئله را به طور قابل ملاحظه ای و موثر در بسیاری جهات حل کنیم، با این حال، همانطور که برای اتحادیه ی کارگری، باید چیزی در مورد نظارت دموکراتیک انجام دهیم

6. Grasp entropy and exergy analysis method and cultivate the thought to use energy feasibly.
[ترجمه ترگمان]روش تحلیل اکسرژی و تحلیل اکسرژی فرآیند استفاده از feasibly انرژی را پرورش می دهد
[ترجمه گوگل]روش آنتروپی و بررسی اگزرژی را درک کنید و فکر کنید انرژی را به طور قابل ملاحظه ای مصرف کنید

7. The multi-institutional team, led by UCSF professor Shuvo Roy, formerly of the Cleveland Clinic, is the first to demonstrate technology that could be feasibly downsized into a transplant device.
[ترجمه ترگمان]این تیم چند سازمانی به رهبری پروفسور UCSF روی سالیوان که قبلا در کلینیک کلیولند قرار داشت، اولین کسی بود که نشان داد تکنولوژی می تواند به دستگاه پیوند تبدیل شود
[ترجمه گوگل]تیم چند مؤسساتی تحت رهبری پروفسور UCSF Shuvo Roy، که قبلا کلینیک کلیولند است، اولین کسی است که تکنولوژی را نشان می دهد که می تواند به طور قابل ملاحظه ای به یک دستگاه پیوند رسیده باشد

8. Conclusion The Compound Miconazole nitrate Cream can be prepared feasibly. The content of Miconazole nitrate and Hydrocortisone were determined by HPLC. The method is simple and accurate.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: ترکیب miconazole nitrate ترکیب می تواند feasibly باشد محتوای نیترات miconazole و Hydrocortisone با HPLC تعیین شدند روش ساده و دقیق است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: کرم مایکونازول نیترات کامپوند می تواند به طور قابل ملاحظه ای آماده شود محتوای نیتروژن میکونازول و هیدروکورتیزون با استفاده از HPLC تعیین شد روش ساده و دقیق است

9. Aim at the properties of Yanji Basin, testing and research on the excitation, only the vertical stack technique can provided ideal effect and operate feasibly.
[ترجمه ترگمان]هدف در مورد ویژگی های حوضه Yanji، آزمایش و پژوهش بر روی تحریک، تنها تکنیک پشته عمودی می تواند اثر ایده آل داشته باشد و عملکرد بهتری داشته باشد
[ترجمه گوگل]هدف از خواص حوضه یانجی، آزمایش و تحقیق در مورد تحریک، تنها تکنیک عمودی پشته می تواند اثر ایده آل را فراهم کرده و به طور قابل ملاحظه ای عمل کند

10. The paper approaches the subjects of the forest functional classification system, PB and CF classifying index system and technical standard from the systematic, feasibly and scientific angles.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به موضوعات سیستم طبقه بندی کارکردی جنگل، طبقه بندی شاخص طبقه بندی و CF استاندارد و استاندارد فنی از زوایای نظام مند، feasibly و علمی می پردازد
[ترجمه گوگل]این مقاله به موضوعات سیستم طبقه بندی عملکردی، سیستم شاخص طبقه بندی PB و CF و استاندارد فنی از زوایای سیستماتیک، عملی و علمی بستگی دارد

11. One would have, as in some European countries, generations of illegals—persons who had never lived anywhere else, who could not feasibly be deported (and to where?
[ترجمه ترگمان]در بعضی از کشورهای اروپایی، نسل of که هرگز در هیچ جای دیگر زندگی نمی کردند، چه کسی ممکن بود تبعید شود (و به کجا؟
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال در بعضی از کشورهای اروپایی، نسل های غیرقانونی - افرادی که هرگز در هیچ جای دیگری زندگی نکرده بودند و نمی توانستند قابل تحویل باشند (و به کجا؟

12. He first pointed out that this metric isn't even feasibly useful unless, first, the estimates were given by individuals and, second, the team tracks time spent for all tasks.
[ترجمه ترگمان]او ابتدا اشاره کرد که این معیار حتی برای اولین بار مفید نیست مگر اینکه، ابتدا، تخمین های توسط افراد داده شود و دوم، تیم زمان برای تمام وظایف را پی گیری می کند
[ترجمه گوگل]او ابتدا اشاره کرد که این متریک حتی مفید نیست مگر اینکه، اولا برآوردها توسط افراد داده شد و دوم، تیم زمان صرف شده برای تمام وظایف را انجام می دهد

13. Analyzing the course of choosing of the area and tendency at which the object stays in course of collecting data artificially and putting forward some semi-automatic collecting strategy feasibly.
[ترجمه ترگمان]تحلیل مسیر انتخاب ناحیه و گرایشی که در آن هدف به طور مصنوعی جمع آوری داده ها و ارائه چند استراتژی جمع آوری نیمه خودکار استراتژی است
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل مسیر انتخاب منطقه و گرایش که در آن هدف در طول جمع آوری داده ها مصنوعی و ارائه برخی از استراتژی جمع آوری نیمه اتوماتیک امکان پذیر است

14. It projects demand for seven hypothetical products that could feasibly be developed within such an investment scale.
[ترجمه ترگمان]این پروژه نیازمند هفت محصول فرضی است که می توان آن ها را در چنین مقیاس سرمایه گذاری توسعه داد
[ترجمه گوگل]این پروژه ها برای هفت محصول فرضی که تقریبا در چنین مقیاس سرمایه گذاری توسعه می یابند، تقاضا می کند

پیشنهاد کاربران

امکان داره، میتونه. .

Possibly

عملاً

feasibly ( adv ) = به طور عملی، به طور قابل استفاده، به طور ارزشمند، به طور سودمند، به طور امکان پذیر ، به صورت قابل اجرا، به طور بی درد سر، به آسانی ، به طور دستیافتنی، به طور قابل حصول، به طور قابل تصور، به طور باور کردنی، به طور منطقی، به صورت معقول




کلمات دیگر: