(امریکا) از مدرسه فرار کردن، (بدون اطلاع والدین) مدرسه نرفتن (play hookey هم می نویسند)
play hooky
(امریکا) از مدرسه فرار کردن، (بدون اطلاع والدین) مدرسه نرفتن (play hookey هم می نویسند)
انگلیسی به فارسی
(آمریکا) از مدرسه فرار کردن، (بدون اطلاع والدین) مدرسه نرفتن (play hookey هم مینویسند)
بازی حماسی
انگلیسی به انگلیسی
• be absent from school without permission
جملات نمونه
1. Let's play hooky today.
[ترجمه ترگمان]بیا امروز کلک بزنیم
[ترجمه گوگل]بیایید امروز باهوش باشیم
[ترجمه گوگل]بیایید امروز باهوش باشیم
2. A boy playing hooky in Texas is not a criminal who is put away for study.
[ترجمه ترگمان]پسری که در تگزاس بازی می کند، یک جنایتکار نیست که برای تحصیل کنار گذاشته می شود
[ترجمه گوگل]پسر بچه ای که در تگزاس بازی می کند، یک جنایتکار نیست که برای تحصیل به سر می برد
[ترجمه گوگل]پسر بچه ای که در تگزاس بازی می کند، یک جنایتکار نیست که برای تحصیل به سر می برد
3. He'd played hooky again and ridden the train out to Brooklyn.
[ترجمه ترگمان]دوباره کلک زد و با قطار به بروکلین رفت
[ترجمه گوگل]او دوباره گره خورده بود و قطار را به بروکلین سوار کرد
[ترجمه گوگل]او دوباره گره خورده بود و قطار را به بروکلین سوار کرد
4. Abraham and MacGregor begin tasting that delicious sense of playing hooky from life, just like two big, naughty kids.
[ترجمه ترگمان]ابراهیم و MacGregor شروع به چشیدن مزه لذیذ بازی می کنند که از زندگی، درست مانند دو بچه بزرگ و شیطان، لذت می برند
[ترجمه گوگل]ابراهیم و مک گرگور این احساس خوشمزه ای را که از حیات حیرت انگیز دارند، شروع می کنند، درست مانند دو بچه بزرگ شیطان
[ترجمه گوگل]ابراهیم و مک گرگور این احساس خوشمزه ای را که از حیات حیرت انگیز دارند، شروع می کنند، درست مانند دو بچه بزرگ شیطان
5. Play hooky. I won't spill the beans.
[ترجمه ترگمان] کلک بازی کنیم من لوبیا بر نمی دارم
[ترجمه گوگل]بازی قلبی من نخود را نخواهم ریخت
[ترجمه گوگل]بازی قلبی من نخود را نخواهم ریخت
6. Jake: Play hooky? If the thing kown by Mr wang, we shall die.
[ترجمه ترگمان]کلک بازی کنیم؟ اگر موضوع آقای وانگ گو له شود ما خواهیم مرد
[ترجمه گوگل]جیک بازی گیره؟ اگر چیزی که توسط آقای وانگ بریده شود، ما باید بمیریم
[ترجمه گوگل]جیک بازی گیره؟ اگر چیزی که توسط آقای وانگ بریده شود، ما باید بمیریم
7. Youngsters who play hooky are usually bored with some courses.
[ترجمه ترگمان]نوجوانانی که بازی می کنند معمولا با برخی دوره ها حوصله اش سر می روند
[ترجمه گوگل]جوانان بازی که اغراق آمیز هستند معمولا با بعضی از دوره ها خسته می شوند
[ترجمه گوگل]جوانان بازی که اغراق آمیز هستند معمولا با بعضی از دوره ها خسته می شوند
8. No, to play hooky means to skip class.
[ترجمه ترگمان]نه، برای بازی کردن یعنی بی خیال کلاس
[ترجمه گوگل]نه، بازی قلبی به معنای لغزش کلاس است
[ترجمه گوگل]نه، بازی قلبی به معنای لغزش کلاس است
9. I would play hooky every day if I could.
[ترجمه ترگمان]هر روز هر روز به هر حال هر روز به هر حال کلک می زدم
[ترجمه گوگل]هر وقت می توانستم هر روز بازی می کردم
[ترجمه گوگل]هر وقت می توانستم هر روز بازی می کردم
10. I would play hooky more.
[ترجمه ترگمان]بهتر بود هر طور شده کلک بازی کنم
[ترجمه گوگل]من بیشتر بازی می کنم
[ترجمه گوگل]من بیشتر بازی می کنم
11. Did you play hooky today?
[ترجمه ترگمان]امروز کلک زدی؟
[ترجمه گوگل]امروز بازی کردید؟
[ترجمه گوگل]امروز بازی کردید؟
12. Maricela Roman will never forget the day her own 4-year-old ratted on her when she tried to play hooky.
[ترجمه ترگمان]Maricela رومی هرگز روزی که تلاش می کرد hooky بازی کند، روزی چهار ساله خود را فراموش نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]Maricela Roman هرگز فراموش نخواهد کرد که روزی که 4 ساله اش بر روی او می گذشت، وقتی که سعی کرد به بازی گره بزند
[ترجمه گوگل]Maricela Roman هرگز فراموش نخواهد کرد که روزی که 4 ساله اش بر روی او می گذشت، وقتی که سعی کرد به بازی گره بزند
13. I hope you're still getting a lot out of this thread even when I play hooky.
[ترجمه ترگمان]امیدوارم هنوز از این رشته نخ بیرون بیایی حتی وقتی که من کلک بازی می کنم
[ترجمه گوگل]من امیدوارم که هنوز هم از این موضوع حتی در زمانی که من بازی را دوست دارم، خیلی زیاد می کنم
[ترجمه گوگل]من امیدوارم که هنوز هم از این موضوع حتی در زمانی که من بازی را دوست دارم، خیلی زیاد می کنم
14. Tom: Okey. oh, what a lovely day it is. let's play hooky today.
[ترجمه ترگمان]خیلی خوب اوه، چه روز خوبی بود بیا امروز کلک بزنیم
[ترجمه گوگل]تام اوکی آه، روزی دوست داشتنی است بیایید امروز باهوش باشیم
[ترجمه گوگل]تام اوکی آه، روزی دوست داشتنی است بیایید امروز باهوش باشیم
پیشنهاد کاربران
مدرسه/ کلاس رو پیچوندن
جیم شدن از کلاس - اصطلاح عامیانه به معنی دودره کردن کلاس یا حب جیم رو خوردن یا پیچوندن مدرسه، کلاس درس و حتی سر کار
از زیر کار در رفتن
کلمات دیگر: