خطرناک، ناامن، غیر ایمن، نادرست
unsafe
خطرناک، ناامن، غیر ایمن، نادرست
انگلیسی به فارسی
ناامن،خطرناک،نادرست
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• (1) تعریف: dangerous to oneself or other people; not safe.
• متضاد: safe, sound
• مشابه: dangerous
• متضاد: safe, sound
• مشابه: dangerous
- He is an unsafe driver because he drives too fast.
[ترجمه ترگمان] او یک راننده ناامن است، چون خیلی سریع می راند
[ترجمه گوگل] او یک راننده ناامن است، زیرا او خیلی سریع رانندگی می کند
[ترجمه گوگل] او یک راننده ناامن است، زیرا او خیلی سریع رانندگی می کند
• (2) تعریف: at risk of harm; not protected.
• مشابه: insecure
• مشابه: insecure
- He felt unsafe walking on the streets at night.
[ترجمه ترگمان] شب که در خیابان ها راه می رفت، احساس ناامنی می کرد
[ترجمه گوگل] او در شب در خیابان ها بی رحم شد
[ترجمه گوگل] او در شب در خیابان ها بی رحم شد
- Your money is unsafe lying out on the table like that.
[ترجمه ترگمان] پول تو خطرناکه روی میز مثل اون
[ترجمه گوگل] پول شما ناامن است بر روی میز مانند
[ترجمه گوگل] پول شما ناامن است بر روی میز مانند
• not safe, insecure, dangerous
if something is unsafe, it is dangerous.
if you are unsafe, you are in danger of being harmed.
if a criminal conviction is unsafe, it was based on inadequate or false evidence.
if something is unsafe, it is dangerous.
if you are unsafe, you are in danger of being harmed.
if a criminal conviction is unsafe, it was based on inadequate or false evidence.
مترادف و متضاد
dangerous
Synonyms: alarming, chancy, erratic, explosive, fearsome, hanging by a thread, hazardous, insecure, on a limb, on thin ice, perilous, precarious, risky, shaky, slippery, threatening, ticklish, touch and go, touchy, treacherous, uncertain, undependable, unreliable, unsound, unstable, untrustworthy
Antonyms: harmless, protected, safe, secure
جملات نمونه
1. it is unsafe to drive fast
تند راندن خطرناک است
2. it is unsafe to relax our vigilance even for a moment
کاستن مراقبت ما حتی برای لحظه ای هم مخاطره آمیز است.
3. teenage gangs are making some streets unsafe
نوجوانان عضو دستجات تبهکار امنیت برخی از خیابان ها را مختل کرده اند.
4. The area of unsafe buildings has been charted out.
[ترجمه ترگمان]مساحت ساختمان های نا امن نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]مساحت ساختمان های ناامن، برنامه ریزی شده است
[ترجمه گوگل]مساحت ساختمان های ناامن، برنامه ریزی شده است
5. Critics claim the trucks are unsafe.
[ترجمه ترگمان]منتقدان مدعی هستند که کامیون ها ناامن هستند
[ترجمه گوگل]منتقدان ادعا می کنند کامیون ها ناامن هستند
[ترجمه گوگل]منتقدان ادعا می کنند کامیون ها ناامن هستند
6. The building is unsafe?enter at your own risk.
[ترجمه ترگمان]این ساختمان ناامن است؟ به خطر خود وارد شوید
[ترجمه گوگل]این ساختمان ناامن است و وارد خطر می شود
[ترجمه گوگل]این ساختمان ناامن است و وارد خطر می شود
7. Many school buildings are unsafe, and some are falling apart.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از ساختمان های مدارس ناامن هستند و برخی از آن ها از هم جدا می شوند
[ترجمه گوگل]بسیاری از ساختمان های مدرسه ناامن هستند و برخی از آنها تقسیم می شوند
[ترجمه گوگل]بسیاری از ساختمان های مدرسه ناامن هستند و برخی از آنها تقسیم می شوند
8. In the larger neighbourhood, I felt very unsafe.
[ترجمه ترگمان]در محله بزرگ تر احساس ناامنی می کردم
[ترجمه گوگل]در محله بزرگتر احساس خیلی ناچیز کرد
[ترجمه گوگل]در محله بزرگتر احساس خیلی ناچیز کرد
9. The makers have recalled a lot of unsafe cars.
[ترجمه ترگمان]سازندگان خیلی از ماشین های ناامن را به یاد دارند
[ترجمه گوگل]سازندگان بسیاری از اتومبیل های ناامن را فراخوانده اند
[ترجمه گوگل]سازندگان بسیاری از اتومبیل های ناامن را فراخوانده اند
10. The church is unsafe because it was built on an overhang.
[ترجمه ترگمان]کلیسا ناامن است، چون روی یک سد سنگی ساخته شده است
[ترجمه گوگل]کلیسا ناامن است چرا که بر روی یک برف ساخته شده است
[ترجمه گوگل]کلیسا ناامن است چرا که بر روی یک برف ساخته شده است
11. It was considered unsafe to release the prisoners.
[ترجمه ترگمان]آزاد کردن زندانیان در نظر گرفته شد
[ترجمه گوگل]زندانیان را آزاد کرد
[ترجمه گوگل]زندانیان را آزاد کرد
12. Teenagers must be warned about the perils of unsafe sex.
[ترجمه ترگمان]نوجوانان باید در مورد خطرات رابطه جنسی خطرناک هشدار داده شوند
[ترجمه گوگل]نوجوانان باید در مورد خطرات جنس ناامن هشدار داده شود
[ترجمه گوگل]نوجوانان باید در مورد خطرات جنس ناامن هشدار داده شود
13. The men's convictions were declared unsafe.
[ترجمه ترگمان]محکومیت مردان خطرناک اعلام شد
[ترجمه گوگل]اعتقادات مردانه ناامن اعلام شد
[ترجمه گوگل]اعتقادات مردانه ناامن اعلام شد
14. The water supply is unsafe.
[ترجمه ترگمان]تامین آب ناامن است
[ترجمه گوگل]تامین آب ناامن است
[ترجمه گوگل]تامین آب ناامن است
15. The effluent from the factory makes the river unsafe for swimming.
[ترجمه ترگمان]پساب کارخانه، آب رودخانه را برای شنا کردن ناامن می کند
[ترجمه گوگل]پساب از کارخانه باعث می شود که رودخانه برای شنا شناور شود
[ترجمه گوگل]پساب از کارخانه باعث می شود که رودخانه برای شنا شناور شود
it is unsafe to drive fast
تند راندن خطرناک است
پیشنهاد کاربران
خطرناک، ناایمن
نادرست
اگه مفهوم dangerous داشت:
مخاطره آمیز
مخاطره آمیز
نا ایمن ، مخاطره امیز
مثل unsafe sex
امیزش جنسی ناایمن
مثل unsafe sex
امیزش جنسی ناایمن
کلمات دیگر: