کلمه جو
صفحه اصلی

fresh blood

انگلیسی به انگلیسی

• reinforcements, new soldiers (in a war); new additions or members (employees, etc.); blood that has not yet dried

جملات نمونه

1. The company certainly need some fresh blood with new ideas.
[ترجمه ترگمان]این شرکت قطعا به مقداری خون تازه با ایده های جدید نیاز دارد
[ترجمه گوگل]این شرکت قطعا نیاز به خون تازه ای با ایده های جدید دارد

2. He grimaced at the smell of fresh blood, then pulled the loaded rifle from its holster.
[ترجمه ترگمان]او با بوی خون تازه چهره اش را درهم کشید و تفنگ پر را از غلاف بیرون کشید
[ترجمه گوگل]او با بوی خون تازه گریز شد و سپس اسلحه بارگیری را از چنگال آن برداشت

3. This will inject fresh blood and competition for the established ELT publishers, who might just have grown a little too complacent.
[ترجمه ترگمان]این کار به تزریق خون تازه و رقابت برای ناشران مشهور ELT که ممکن است کمی بیش از حد ازخودراضی شده باشند، تزریق می کند
[ترجمه گوگل]این خون جدید و رقابت برای ناشران ELT ایجاد شده است، که ممکن است کمی بیش از حد خودخواهانه رشد کرده باشد

4. It had smelled blood, fresh blood.
[ترجمه ترگمان]بوی خون، خون تازه
[ترجمه گوگل]این خون، خون تازه بوی خون داشت

5. Fresh blood oozed from puncture marks at its throat, and nothing had been eaten yet.
[ترجمه ترگمان]خون تازه از سوراخ روی گلویش بیرون می ریخت و هنوز چیزی نخورده بود
[ترجمه گوگل]خون تازه ای از نقطه عنبیه در گلو ظاهر شده است و هنوز چیزی خورده نشده است

6. Brecht brought lots of fresh blood to the development of Chinese drama, He provided the possible weapon that can breakthrough the rigescent mold and got further development in a limited field.
[ترجمه ترگمان]brecht خون تازه زیادی را به توسعه درام چینی آورد، او سلاحی را فراهم کرد که می تواند در قالب rigescent پیشرفت کند و توسعه بیشتری در یک میدان محدود داشته باشد
[ترجمه گوگل]Brecht مقدار زیادی از خون تازه را برای توسعه دراماتیک چینی به ارمغان آورده است او سلاح امکان پذیر است که می تواند از طریق قالب ریزه کاری پیشرفت کند و در زمینه محدودی پیشرفت کند

7. Objective To explore the applying value of anticoagulant fresh blood in hemacytology analyzer external quality evaluation.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی ارزش استفاده از خون تازه در تحلیل گر کیفیت خارجی hemacytology
[ترجمه گوگل]هدف: برای بررسی ارزش افزوده خون تازه ای از ضد انعقاد خون در ارزیابی کیفیت خارجی آنالایزر همایسوتیولوژی

8. As a kind of fresh blood liquid red, like blood a kind of liquid augean dirty.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک نوع خون تازه، مثل خون، یک نوع مایع لزج و کثیف است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نوع تازه از خون مایع قرمز، مانند خون یک نوع مایع خاکستری کثیف

9. And that fresh blood which youngly thou bestowestThou mayst call thine when thou from youth convertest.
[ترجمه ترگمان]و آن خون تازه که تو می توانی با آن تماس بگیری وقتی که از جوانی convertest هستی
[ترجمه گوگل]و آن خون تازه ای که شما را جوان می کند، هنگامی که از جوانان می آید، از خود می پرسید

10. Objective To explore the applying value of anticoagulant fresh blood in bemacytology analyzer external quality evaluation.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی ارزش استفاده از خون تازه در تحلیل گر کیفیت خارجی bemacytology
[ترجمه گوگل]هدف بررسی ارزش کاربردی خون تازه ای از ضد انعقاد خون در ارزیابی کیفیت خارجی آنالایزر بیومس اتولوگ

11. Methods Anticoagulant fresh blood was filled into and send out to all labs.
[ترجمه ترگمان]خون تازه از خون تازه پر شده بود و همه آزمایش ها را می فرستاد
[ترجمه گوگل]روش ها: خون تازه ای از طریق ضد انعقاد پر شده و به تمام آزمایشگاه ها ارسال می شود

12. What we need here is some fresh blood with new ideas.
[ترجمه ترگمان]چیزی که اینجا نیاز داریم یه سری خون تازه با ایده های جدید - ه
[ترجمه گوگل]آنچه ما در اینجا نیاز داریم، خون تازه ای با ایده های جدید است

13. A giant scythe. around, the smell of fresh blood.
[ترجمه ترگمان]یک داس عظیم اطراف، بوی خون تازه
[ترجمه گوگل]اسکیت غول پیکر در اطراف بوی خون تازه است

14. Increasing fresh blood national affiliation, carry to road also produced new requirement.
[ترجمه ترگمان]افزایش وابستگی ملی خون، حمل به جاده نیز نیاز جدیدی را ایجاد کرده است
[ترجمه گوگل]افزایش وابستگی ملی خون ملی، انتقال به جاده نیز نیازمندی های جدیدی را ایجاد می کند

پیشنهاد کاربران

SYN
new blood
نیروی کار جدید, نیروی تازه نفس


کلمات دیگر: