کلمه جو
صفحه اصلی

sentience


معنی : درک، ادراک، دریافت، حساسیت جسمانی، زندگی فکری، مبنای حس وحساسیت
معانی دیگر : آگاهی، سوهشداری، احساس (sentiency هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

دریافت، ادراک، درک، زندگی فکری، مبنای حس وحساسیت،حساسیت جسمانی


احساسات، ادراک، درک، حساسیت جسمانی، زندگی فکری، مبنای حس وحساسیت، دریافت


انگلیسی به انگلیسی

• ability to perceive sensation, ability to feel

مترادف و متضاد

درک (اسم)
imbibition, apprehension, apperception, perception, realization, discernment, percept, uptake, gusto, percipience, sentience

ادراک (اسم)
understanding, impression, notion, perception, realization, conception, uptake, scent, cognition, headpiece, savvy, cognizance, conceptualization, hindsight, mother wit, sentience

دریافت (اسم)
reception, inception, perception, discernment, comprehension, receipt, percipience, sentience

حساسیت جسمانی (اسم)
sentience

زندگی فکری (اسم)
sentience

مبنای حس و حساسیت (اسم)
sentience

جملات نمونه

1. Some people believe in the sentience of flowers.
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم به the گل ها اعتقاد دارند
[ترجمه گوگل]بعضی از مردم به احساس گل ها اعتقاد دارند

2. What is the anesthetic significance of fetal sentience?
[ترجمه ترگمان]معنی بی هوشی و حساسیت جنین چیه؟
[ترجمه گوگل]اهمیت بیهوشی جنین چیست؟

3. A robot may not harm sentience or, through inaction allow sentience to come to harm.
[ترجمه ترگمان]یک روبات ممکن است به sentience آسیب برساند و یا از طریق انفعال اجازه آسیب رساندن به sentience را بدهد
[ترجمه گوگل]یک ربات ممکن است به احساسات صدمه نزند یا از طریق بی عملی اجازه می دهد احساسات خود را به صدمه زدن

4. Why the recent interest in fetal sentience?
[ترجمه ترگمان]چرا جدیدا به جنین علاقه مند شدی؟
[ترجمه گوگل]چرا علاقه اخیر به احساسات جنین؟

5. When does fetal sentience become anatomically possible?
[ترجمه ترگمان]جنین در چه زمانی ممکن می شود؟
[ترجمه گوگل]وقتی احساسات جنین به صورت آناتومیک امکان پذیر می شوند؟

6. Latent sentience fusion and movement fusion can be detected with an amblyoscope before surgery and it can forecast binocular visual function.
[ترجمه ترگمان]ترکیب Latent و ادغام حرکت را می توان با یک amblyoscope قبل از جراحی تشخیص داد و می تواند عملکرد بصری binocular را پیش بینی کند
[ترجمه گوگل]همجوشی حس عمقی و همجوشی جنبش می تواند قبل از جراحی با آگیللوسکوپ تشخیص داده شود و می تواند عملکرد بصری دو طرفه را پیش بینی کند

7. That art embodies sentience.
[ترجمه ترگمان]آن هنر مظهر sentience است
[ترجمه گوگل]این هنر مظهر احساسات است

8. This seminal world gathering will hear of startling recent findings about the depth of animal sentience.
[ترجمه ترگمان]این گردهمایی جهانی به یافته های جدید شگفت انگیز در مورد عمق of حیوان گوش خواهد داد
[ترجمه گوگل]این جمع آوری جهان مسیح از یافته های اخیر شگفت انگیز در مورد عمق احساسات حیوانات می گوید

9. Without the presence of a functional thalamic connection, Flower concludes that sentience is not possible.
[ترجمه ترگمان]بدون حضور یک ارتباط thalamic عملکردی، گل نتیجه گیری می کند که sentience ممکن نیست
[ترجمه گوگل]بدون حضور یک ارتباط تلالوی کاربردی، Flower نتیجه می گیرد که احساسات امکان پذیر نیست

پیشنهاد کاربران

توانمندی ادراک حسی


کلمات دیگر: