1. She liked to putter in the kitchen.
[ترجمه ترگمان]دوست داشت در آشپزخانه با چوب گلف بازی کند
[ترجمه گوگل]او به آشپزخانه خوش گذشت
2. He's a good putter.
[ترجمه ترگمان]چوب گلف خوبیه
[ترجمه گوگل]او دوسر خوب است
3. He grabbed the putter from me and funneled all his temporary hatred for the game into effort and sank that twenty-footer.
[ترجمه ترگمان]او the را از من گرفت و تمام نفرت موقت او را به خاطر بازی به انجام رساند و در طول بیست و یکم غرق شد
[ترجمه گوگل]او از من دستگیر شد و تمام تنفر موقت خود را برای بازی به کار گرفت و آن بیست پایی را غرق کرد
4. A £1 95 investment in a Blackjack putter is the catalyst which has brought about a change in fortune for Davies.
[ترجمه ترگمان]یک سرمایه گذاری ۹۵ میلیون پوندی در یک putter بلک جک، کاتالیزور است که باعث تغییر ثروت برای دیویس شده است
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاری � 1 95 در بتلاک بلک هااک، کاتالیستی است که موجب تغییر در ثروت برای دیویس شده است
5. Craig Stadler lost his putter on Thursday.
[ترجمه ترگمان]کریگ وایت putter را در روز پنجشنبه از دست داد
[ترجمه گوگل]کریگ استدلر روز پنج شنبه خود را از دست داد
6. My Ray Cook putter has me hitting 2-footers like Ray Charles.
[ترجمه ترگمان]نام \"ری کوک My\" من را به ۲ - footers مانند ری چارلز ضربه می زند
[ترجمه گوگل]ریت کوک پرنده من، من 2 پاکت را مانند ری چارلز می بینم
7. They patented the Sam Torrance Putter and Sam signed a contract.
[ترجمه ترگمان]آن ها به دنبال سم لر تور را گرفتند و سام قرارداد را امضا کرد
[ترجمه گوگل]آنها Sam Torrance Putter را اختراع کردند و سام قرارداد را امضا کردند
8. Avoid grounding your putter head at address should there be any chance of the ball moving.
[ترجمه ترگمان]* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
[ترجمه گوگل]اجتناب از سرخوردن سر دونده خود را در آدرس باید در صورت وجود هر شانس حرکت توپ
9. I reminded him about the putter and took possession of it in the car park.
[ترجمه ترگمان]درباره چوگان به او یادآوری کردم و آن را در پارک اتومبیل برداشتم
[ترجمه گوگل]من به او در مورد گوزن یادآور شدم و آن را در پارکینگ گرفتم
10. He accidentally snapped his putter in half during one tournament.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]او به طور تصادفی دوتاتر خود را در نیمه در یک مسابقه تکان داد
11. I like to putter around in the garden.
[ترجمه ترگمان] دوست دارم توی باغ بازی کنم
[ترجمه گوگل]من دوست دارم در اطراف باغچه بچرخم
12. B: I like a putter that looks and feels good.
[ترجمه ترگمان]ب: من یک putter را دوست دارم که ظاهر خوبی دارد و احساس خوبی دارد
[ترجمه گوگل]B من یک پرنده را دوست دارم که به نظر می رسد و احساس خوبی دارد
13. So the basic training according to shot putter is more important.
[ترجمه ترگمان]بنابراین تمرین پایه با توجه به putter از اهمیت بیشتری برخوردار است
[ترجمه گوگل]بنابراین آموزش پایه با توجه به شاتر شات مهم تر است
14. The putter was hurled into a dusty corner of the attic.
[ترجمه ترگمان]دسته چوگان به گوشه کثیفی از اتاق زیر شیروانی پرت شده بود
[ترجمه گوگل]Putter به یک گوشه گرد و خاکی اتاق زیر شیروانی پرتاب شد
15. I am interested in buying a new putter.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]من علاقه مند به خرید یک وانت جدید هستم