1. This is a very sensitive case requiring extreme circumspection.
[ترجمه ترگمان]این یک مورد بسیار حساس است که به circumspection بیش از حد نیاز دارد
[ترجمه گوگل]این یک پرونده بسیار حساس است که نیاز به نظارت دقیق دارد
2. This is a region to be treated with circum-spection.
[ترجمه Ali] این منطقه ایست که باید با احتیاط با آن برخورد کرد.
[ترجمه ترگمان]این منطقه ای است که باید با circum - spection در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]این یک منطقه است که باید با شرایط مورد نظر قرار گیرد
3. In light of them, her famous circumspection looks less like a stylistic than a moral choice.
[ترجمه ترگمان]با توجه به آن ها، circumspection مشهور او به سبک سبکی شبیه به یک انتخاب اخلاقی به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]با توجه به آنها، نظریه معروف او به نظر سبک تر از انتخاب اخلاقی است
4. It is not just media circumspection that is needed, of course.
[ترجمه ترگمان]البته این تنها circumspection رسانه ای نیست که مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]البته، صرف نظر از محتویات رسانه ای است که مورد نیاز است
5. The quality of being circumspection is essential for a secretary.
[ترجمه ترگمان]The بودن برای یک منشی ضروری است
[ترجمه گوگل]کیفیت مراقب بودن برای یک وزیر امور خارجه ضروری است
6. Circumspection: beware the way of communication, always say good to peoples.
[ترجمه ترگمان]circumspection: مراقب شیوه ارتباط باشید، همیشه به مردم خوب بگویید
[ترجمه گوگل]محاصره مراقب باشید راه ارتباطات، همیشه به مردم می گویند خوب است
7. I honour your circumspection . A fortnight's acquaintance is certainly very little. One cannot know what a man really is by the end of a fortnight.
[ترجمه ترگمان]از circumspection خوشم می آید آشنایی دو هفته خیلی کم است تا دو هفته دیگر نمی شود فهمید که یک مرد واقعا چه آدمی است
[ترجمه گوگل]من احترام شما را می گیرم آشنایی دو هفته ای قطعا بسیار کم است نمیتوانم بفهمم که واقعا چه کسی واقعا در پایان دو هفته است
8. You are better to do this with great circumspection or it would be easily end up with a burned ESC.
[ترجمه ترگمان]بهتر است این کار را با circumspection بزرگ انجام دهید و یا به راحتی با یک مرکز خدمات سکته به پایان برسد
[ترجمه گوگل]بهتر است این کار را با دقت زیاد انجام دهید یا به راحتی در ESC سوزانده شود
9. The quality of being discreet; circumspection.
[ترجمه ترگمان]کیفیت محتاط بودن با احتیاط
[ترجمه گوگل]کیفیت احتیاط؛ دقت
10. Civil libertarians fear the era of surveillance and circumspection could become permanent.
[ترجمه ترگمان]لیبرال ها از دوران نظارت و circumspection که ممکن است دائمی باشند می ترسند
[ترجمه گوگل]آزادی خواهان مدنی از دوران نظارت و نظارت می ترسند و می توانند دائمی شوند
11. Select your boat with care and circumspection .
[ترجمه ترگمان]قایق خود را با توجه و احتیاط انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]قایق خود را با مراقبت و نظارت انتخاب کنید
12. Yet despite his circumspection Grint, in grey denims and pop punk T-shirt, is excited about two things today.
[ترجمه ترگمان]با این حال، با وجود circumspection، گرینت با denims خاکستری و تی شرت پاپ، امروز در مورد دو چیز هیجان زده است
[ترجمه گوگل]با این وجود، گرینت گرینت (Grint)، در جین خاکستری و پیراهن پاپ پانک، از امروز دو چیز را هیجان زده می کند
13. During the next 18 months circumspection was rarely seen in pronouncements made politicians, pundits, and officials.
[ترجمه ترگمان]در طول ۱۸ ماه آینده به ندرت در اظهاراتی که سیاستمداران، کارشناسان و مسئولان تشکیل می دادند، دیده می شد
[ترجمه گوگل]در خلال 18 ماه آینده، نظارت دقیق در سخنان سیاستمداران، مأموران و مقامات دیده می شود
14. It would be an act of circumspection to discuss design issues relating to the Sydney Olympic Stadium at any level without first understanding the environment in which the project was to be delivered.
[ترجمه ترگمان]برای بحث در مورد مسایل طراحی مربوط به استادیوم المپیک سیدنی در هر سطحی بدون درک اولین محیط که پروژه باید تحویل داده شود، یک اقدام of خواهد بود
[ترجمه گوگل]این امر می تواند یک اقدام محرمانه برای بحث در مورد مسائل مربوط به طراحی مربوط به استادیوم المپیک سیدنی در هر سطح بدون درک اولیه محیطی که در آن پروژه تحویل داده شود باشد