نمایش، ترسیم، نگارش، تعریف
depiction
نمایش، ترسیم، نگارش، تعریف
انگلیسی به فارسی
نمایش، ترسیم، نگارش، تعریف
ترسیم
انگلیسی به انگلیسی
• portrayal, description. illustration
a depiction of something is a picture of it or a written description of it.
a depiction of something is a picture of it or a written description of it.
مترادف و متضاد
description, rendering
Synonyms: delineation, drawing, illustration, image, likeness, outline, picture, portraiture, portrayal, presentment, representation, sketch
جملات نمونه
1. a beast in a heraldic depiction.
[ترجمه ترگمان]یه جانور در یک depiction
[ترجمه گوگل]یک حیوان در یک تصویر نمایشی
[ترجمه گوگل]یک حیوان در یک تصویر نمایشی
2. Double rhythms, resounding through the lyric depiction and connecting with each other, indicate the thespian place of mankind and the cognition of the writer to this thespian place.
[ترجمه ترگمان]ریتم های Double، از طریق نمایش lyric و برقراری ارتباط با یکدیگر، جایگاه thespian بشر و شناخت نویسنده را به این مکان thespian نشان می دهند
[ترجمه گوگل]ریتم های دوگانه، از طریق ترسیم شعر و ارتباط آنها با یکدیگر، نشان دهنده محل وقوع بشر و شناخت نویسنده به این مکان است
[ترجمه گوگل]ریتم های دوگانه، از طریق ترسیم شعر و ارتباط آنها با یکدیگر، نشان دهنده محل وقوع بشر و شناخت نویسنده به این مکان است
3. I disapprove of the depiction of violence on television.
[ترجمه ترگمان]من با نمایش خشونت در تلویزیون مخالف بودم
[ترجمه گوگل]من از توصیف خشونت در تلویزیون مخالفت نمیکنم
[ترجمه گوگل]من از توصیف خشونت در تلویزیون مخالفت نمیکنم
4. They object to the movie's depiction of gay people.
[ترجمه ترگمان]آن ها به نمایش فیلم از افراد همجنس گرا اعتراض می کنند
[ترجمه گوگل]آنها به تصویری از فیلم همجنسگرا مخالفند
[ترجمه گوگل]آنها به تصویری از فیلم همجنسگرا مخالفند
5. The useful introduction discusses changing attitudes to the depiction of nature.
[ترجمه ترگمان]مقدمه مفید در مورد تغییر نگرش به نمایش طبیعت بحث می کند
[ترجمه گوگل]مقدمه ای مفید برای تغییر نگرش به تصویربرداری از طبیعت است
[ترجمه گوگل]مقدمه ای مفید برای تغییر نگرش به تصویربرداری از طبیعت است
6. An eleventh-century manuscript's depiction of war between Christians and Moors, and its inevitable outcome - baptism or execution.
[ترجمه ترگمان]یک نسخه خطی یازدهم از جنگ بین مسیحیان و مورها و نتیجه اجتناب ناپذیر آن - غسل تعمید یا اعدام
[ترجمه گوگل]توصیف یک نسخه ی خطی قرن یازدهم جنگ بین مسیحیان و مور، و نتیجه ی اجتناب ناپذیر آن - تعمید یا اعدام
[ترجمه گوگل]توصیف یک نسخه ی خطی قرن یازدهم جنگ بین مسیحیان و مور، و نتیجه ی اجتناب ناپذیر آن - تعمید یا اعدام
7. Barbarossa's own depiction shows imperial regalia of orb and sceptre.
[ترجمه ترگمان]depiction سرخ موی سرخ و عصای سلطنت را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]ترسیم Barbarossa خود را نشان می دهد پادشاهی امپریالیستی از کمان و scepter
[ترجمه گوگل]ترسیم Barbarossa خود را نشان می دهد پادشاهی امپریالیستی از کمان و scepter
8. But in its depiction of brotherly love it achieves much that is touching and unexpected.
[ترجمه ترگمان]اما به هنگام نمایش عشق برادرانه به چیزهای بسیار هیجان انگیز و غیر منتظره دست می یابد
[ترجمه گوگل]اما در تصویری از عشق برادرانه، آن را بسیار دست و پاگیر و غیر منتظره به دست می آورد
[ترجمه گوگل]اما در تصویری از عشق برادرانه، آن را بسیار دست و پاگیر و غیر منتظره به دست می آورد
9. In connection with the depiction of home makers as competent and decisive, the reader is offered two important insights here.
[ترجمه ترگمان]در ارتباط با نمایش سازندگان خانه به عنوان صلاحیت و تعیین کننده، خواننده دو دیدگاه مهم را در اینجا ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]در رابطه با توصیف سازندگان اصلی به عنوان صالح و قاطع، خواننده دو بینش مهم را در اینجا ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]در رابطه با توصیف سازندگان اصلی به عنوان صالح و قاطع، خواننده دو بینش مهم را در اینجا ارائه می دهد
10. There's something wonderfully Renaissance about Norbrook's depiction of himself as a glutton for poetry, cramming in as much as possible.
[ترجمه ترگمان]به طرز شگفت انگیزی در مورد نمایش Norbrook از خود به عنوان یک شکم پرست برای شعر، و تا جایی که امکان دارد، توصیف می کند
[ترجمه گوگل]چیزی شگفت انگیز از رنسانس در مورد توصیف نوربوک خود را به عنوان یک شلخته برای شعر، که تا حد ممکن cramming وجود دارد
[ترجمه گوگل]چیزی شگفت انگیز از رنسانس در مورد توصیف نوربوک خود را به عنوان یک شلخته برای شعر، که تا حد ممکن cramming وجود دارد
11. Her fervour and her depiction of a siege mentality do not transfer too easily to Britain.
[ترجمه ترگمان]شور و هیجان او و نمایش او از یک طرز تفکر محاصره به آسانی به انگلستان منتقل نمی شود
[ترجمه گوگل]پریشانی او و تصویر او از ذهنیت محاصره به راحتی به انگلیس منتقل نمی شود
[ترجمه گوگل]پریشانی او و تصویر او از ذهنیت محاصره به راحتی به انگلیس منتقل نمی شود
12. Be that as it may, his depiction was so convincingly done as to restore belief in the existence of centaurs!
[ترجمه ترگمان]همانطور که ممکن است، نمایش او به طور متقاعد کننده ای انجام شده تا باور به وجود of را احیا کند!
[ترجمه گوگل]همانطور که ممکن است، تصویر او به گونه ای متقاعد کننده ای ساخته شده است تا اعتقاد به وجود سنتورها را بازگرداند!
[ترجمه گوگل]همانطور که ممکن است، تصویر او به گونه ای متقاعد کننده ای ساخته شده است تا اعتقاد به وجود سنتورها را بازگرداند!
13. Those who favour a depiction of the fortunes of the imperial house have to reckon with the difficulty of recognising Augustus.
[ترجمه ترگمان]کسانی که به توصیف ثروت های خانه شاهانه علاقه دارند باید به دشواری تشخیص آوگوستوس فکر کنند
[ترجمه گوگل]کسانی که به توصیف شانس خانه امپراتوری احترام می گذارند، باید با دشواری تشخیص آگوستوس در نظر گرفته شوند
[ترجمه گوگل]کسانی که به توصیف شانس خانه امپراتوری احترام می گذارند، باید با دشواری تشخیص آگوستوس در نظر گرفته شوند
14. His light is not just a depiction of nature, but nature with the volume cranked up very loud.
[ترجمه ترگمان]نور او فقط یک نمایش طبیعت نیست، اما طبیعت با حجم بسیار بلند است
[ترجمه گوگل]نور او فقط تصویری از طبیعت نیست، بلکه ماهیت با حجم بسیار بلند است
[ترجمه گوگل]نور او فقط تصویری از طبیعت نیست، بلکه ماهیت با حجم بسیار بلند است
پیشنهاد کاربران
تصویر، انگاره
نمایش دادن
سنگ نگاره
نمود، نموده یا نگاره
کلمات دیگر: