مظاهر، تجلیات، جلوه ها، نشانه ها، زیب و زیور اسب، یراق اسب (caparison هم می گویند)، لباس تجملی، جامه ی پر آذین، یال و کوپال، آذینه، زلم زیمبو، پاپاسی، یراه تجملی، تجملات
trappings
مظاهر، تجلیات، جلوه ها، نشانه ها، زیب و زیور اسب، یراق اسب (caparison هم می گویند)، لباس تجملی، جامه ی پر آذین، یال و کوپال، آذینه، زلم زیمبو، پاپاسی، یراه تجملی، تجملات
انگلیسی به فارسی
یراغ تجملی،تجملات
ترسیم، تله گذاری، تجملات و تزئینات، بدام انداختن، در تله اندازی، بدام اندازی
انگلیسی به انگلیسی
اسم جمع ( plural noun )
• (1) تعریف: personal belonging, such as clothing.
• مشابه: belonging, possession
• مشابه: belonging, possession
• (2) تعریف: things that constitute outward signs.
- a situation with all the trappings of melodrama
[ترجمه ترگمان] یک موقعیت با همه زرق و برق of،
[ترجمه گوگل] یک وضعیت با تمام ظرافت ملودرام
[ترجمه گوگل] یک وضعیت با تمام ظرافت ملودرام
• decorations, ornaments, adornments; typical articles, characteristic signs
the trappings of a particular rank, position, or state are the things that you acquire as a result of having it.
the trappings of a particular rank, position, or state are the things that you acquire as a result of having it.
مترادف و متضاد
paraphernalia, equipment
Synonyms: accouterment, adornment, apparel, appointment, decoration, dress, embellishment, finery, fitting, fixture, furnishing, gear, livery, ornament, panoply, personal effects, raiment, rigging, things, trimming
جملات نمونه
1. a large house and other trappings of wealth
یک خانه ی بزرگ و دیگر نشانه های ثروت
2. She scorns the visible trappings of success, preferring to live unnoticed.
[ترجمه ترگمان]the مشهود موفقیت را تحقیر می کند و ترجیح می دهد بدون جلب توجه زندگی کند
[ترجمه گوگل]او از تجربیات قابل ملاحظه ای از موفقیت بیزار است، ترجیح می دهد بدون توجه به زندگی خود زندگی کند
[ترجمه گوگل]او از تجربیات قابل ملاحظه ای از موفقیت بیزار است، ترجیح می دهد بدون توجه به زندگی خود زندگی کند
3. He enjoyed the trappings of power, such as a chauffeur-driven car and bodyguards.
[ترجمه ترگمان]او از the قدرت، مانند یک ماشین راننده و محافظ، لذت می برد
[ترجمه گوگل]او از چگونگی استفاده از قدرت لذت می برد، مانند یک ماشین راننده خودرو و محافظان
[ترجمه گوگل]او از چگونگی استفاده از قدرت لذت می برد، مانند یک ماشین راننده خودرو و محافظان
4. It has the trappings of an election campaign in the United States, with slick television ads touting the candidates.
[ترجمه ترگمان]زرق و برق یک کمپین انتخاباتی در ایالات متحده با تبلیغات رسمی تلویزیونی که به نامزدها تبریک می گویند را دارد
[ترجمه گوگل]این نشانهای از مبارزات انتخاباتی در ایالات متحده است، با تبلیغات تلویزیونی نرم و صاف، که نامزدها را مطرح می کنند
[ترجمه گوگل]این نشانهای از مبارزات انتخاباتی در ایالات متحده است، با تبلیغات تلویزیونی نرم و صاف، که نامزدها را مطرح می کنند
5. The judge wore a wig and all the trappings of his position.
[ترجمه ترگمان]قاضی کلاه گیس بر سر داشت و همه the وضع خود را نشان می داد
[ترجمه گوگل]قاضی یک کلاه گیس و تمام مواردی از موقعیت او را پوشید
[ترجمه گوگل]قاضی یک کلاه گیس و تمام مواردی از موقعیت او را پوشید
6. They enjoyed all the trappings of wealth.
[ترجمه ترگمان]از همه تجملات ثروت لذت می بردند
[ترجمه گوگل]آنها از تمام امکانات ثروت برخوردار بودند
[ترجمه گوگل]آنها از تمام امکانات ثروت برخوردار بودند
7. The demonstration had all the trappings of a typical 1960s peace demo.
[ترجمه ترگمان]نمایش همه مقدمات یک نمونه آزمایشی در دهه ۱۹۶۰ را داشت
[ترجمه گوگل]این تظاهرات تمام مواردی از نسخه ی نمایشی صلح در سال 1960 را به نمایش گذاشت
[ترجمه گوگل]این تظاهرات تمام مواردی از نسخه ی نمایشی صلح در سال 1960 را به نمایش گذاشت
8. She was arrayed with splendid trappings.
[ترجمه ترگمان]او با زین و trappings عالی آراسته شده بود
[ترجمه گوگل]او با چهره های پر زرق و برق تسخیر شده بود
[ترجمه گوگل]او با چهره های پر زرق و برق تسخیر شده بود
9. The trappings of management elude us at first.
[ترجمه ترگمان]در ابتدا The مدیریت از ما دور می شوند
[ترجمه گوگل]چشمانداز مدیریت در ابتدا ما را از بین می برد
[ترجمه گوگل]چشمانداز مدیریت در ابتدا ما را از بین می برد
10. It is arguable that the theoretical trappings of semiology have nothing to do with the interpretations of striptease and wrestling.
[ترجمه ترگمان]می توان ادعا کرد که تجملات نظری of ارتباطی با تفاسیر of و کشتی ندارد
[ترجمه گوگل]استدلال می کند که تئوری های تئوری نیمه نویسی هیچ ارتباطی با تفسیر های استریپ کردن و کشتی ندارد
[ترجمه گوگل]استدلال می کند که تئوری های تئوری نیمه نویسی هیچ ارتباطی با تفسیر های استریپ کردن و کشتی ندارد
11. Likewise, aesthetically lacquered trappings dramatically impede the movements of the drama's main characters.
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، تجملات لاک دار به طور چشمگیری مانع حرکت شخصیت های اصلی درام می شود
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، نمادهای زیبایی شناسی به طور چشمگیری مانع حرکات شخصیت های اصلی درام می شود
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، نمادهای زیبایی شناسی به طور چشمگیری مانع حرکات شخصیت های اصلی درام می شود
12. Freed from the trappings of conventional morality, Van Ness is at liberty to invent his own.
[ترجمه ترگمان]ون نس، که از زرق و بنده ای اخلاق قراردادی برخوردار شده بود، آزاد بود که خودش اختراع کند
[ترجمه گوگل]ونس از لحاظ اخلاقی متداول آزاد شده است که خود را اختراع کند
[ترجمه گوگل]ونس از لحاظ اخلاقی متداول آزاد شده است که خود را اختراع کند
13. The trappings of prominent elected offices do not shield the occupants from the challenges, temptations and failures of daily life.
[ترجمه ترگمان]تجملات ادارات انتخاب شده، ساکنین را از چالش ها، وسوسه ها و شکست های زندگی روزمره محافظت نمی کند
[ترجمه گوگل]تظاهرات دفاتر منتخب برجسته، ساکنان را از چالش ها، وسوسه ها و شکست های زندگی روزانه محافظت نمی کند
[ترجمه گوگل]تظاهرات دفاتر منتخب برجسته، ساکنان را از چالش ها، وسوسه ها و شکست های زندگی روزانه محافظت نمی کند
14. Outfitted in his regal trappings, he would symbolize imperial authority.
[ترجمه ترگمان]outfitted بر روی زین شاهانه او he امپراطوری را نشان خواهد داد
[ترجمه گوگل]او در رؤیاهای رؤیایی خود ساخته شده، او را مجال امپراطوری نمادین می کند
[ترجمه گوگل]او در رؤیاهای رؤیایی خود ساخته شده، او را مجال امپراطوری نمادین می کند
15. Step two pulled the trappings of the outside reality into this virtual world.
[ترجمه ترگمان]گام دوم، the از واقعیت خارجی را در این دنیای مجازی بیرون کشید
[ترجمه گوگل]گام دوم، چشمانداز واقعیت بیرونی را به این دنیای مجازی کشانده است
[ترجمه گوگل]گام دوم، چشمانداز واقعیت بیرونی را به این دنیای مجازی کشانده است
a large house and other trappings of wealth
یک خانهی بزرگ و دیگر نشانههای ثروت
پیشنهاد کاربران
متعلقات
زیورآلات یا اکسسوری
کلمات دیگر: