1. The diamond ring was soused into the fishbowl of water.
[ترجمه ترگمان]حلقه الماس در تنگ آب فرورفته بود
[ترجمه گوگل]حلقه الماس به داخل کیسه ماهی از آب استفاده شد
2. The sunlight is soused into the woods.
[ترجمه ترگمان]نور خورشید به داخل جنگل کشیده می شود
[ترجمه گوگل]نور خورشید درون جنگل ها قرار می گیرد
3. She soused down into the river.
[ترجمه ترگمان]خود را به رودخانه رساند
[ترجمه گوگل]او به رودخانه سوخته
4. Soused herring was the standard hospital breakfast and she declared she couldn't stomach that at seven o clock in the morning.
[ترجمه ترگمان]ماهی دودی برای صبحانه بیمارستان استاندارد بود و او اعلام کرد که در ساعت هفت صبح نمی تواند آن را بخورد
[ترجمه گوگل]شاه ماهی سوسن صبحانه استاندارد بیمارستانی بود و اعلام کرد که نمیتواند در صبح ساعت هفت صبح معده بخورد
5. Sweat soused him all over.
[ترجمه ترگمان]عرق از بدنش سرازیر شد
[ترجمه گوگل]عرق او را به هم ریخت
6. We were soused to the skin.
[ترجمه ترگمان] ما به سمت پوستش رفته بودیم
[ترجمه گوگل]ما به پوست فروختیم
7. The girl went souse into the water.
[ترجمه ترگمان]دختر وارد آب شد
[ترجمه گوگل]دختر به آب نفوذ کرد
8. Be engaged in duck's egg souse this lifetime meaning has profit very much.
[ترجمه ترگمان]در این طول عمر به معنی سود بردن از تخم مرغ است و این به معنی سود بسیار زیاد است
[ترجمه گوگل]در طول این مدت تخم مرغ اردک مصرف می شود
9. She likes to souse everything she eats in tomato ketchup.
[ترجمه ترگمان]اون دوست داره هر چیزی که تو سس گوجه بخوره رو خراب کنه
[ترجمه گوگل]او دوست دارد همه چیز را که او در سس گوجه فرنگی می خورند سوبسید
10. Souse fish used to be one of her favorite dish.
[ترجمه ترگمان] ماهی souse قبلا یکی از غذای مورد علاقه ش بوده
[ترجمه گوگل]ماهی سوس یکی از غذاهای مورد علاقه اش بود
11. An immediate cold water souse may remove the black spot from your shirt.
[ترجمه ترگمان]آب سرد آنی ممکن است نقطه سیاه پیراهن شما را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]سستی فوری آب سرد ممکن است نقطه سیاه را از پیراهن خود بردارید
12. When it is warm enough, the children souse into the swimming pool.
[ترجمه ترگمان]وقتی که هوا به اندازه کافی گرم باشد، بچه ها به استخر شنا می روند
[ترجمه گوگل]هنگامی که به اندازه کافی گرم است، کودکان به استخر شنا می کنند
13. The boy went souse into the water.
[ترجمه ترگمان]پسر به درون آب رفت
[ترجمه گوگل]این پسر به آب نفوذ کرد
14. They gave him a souse.
[ترجمه ترگمان] اونا بهش یه \"souse\" دادن
[ترجمه گوگل]آنها به او سوگند دادند
15. Lateral sacral vein anastomoses with superior gluteal vein. The presacral veniplex has wide souse and is full of anastomosis.
[ترجمه ترگمان] پاس میده که رگه رگه gluteal از سیاه رگ gluteal داره The presacral souse و پر از anastomosis
[ترجمه گوگل]Anastomoses ورید های ساحلی جانبی با ورید های سرگیجه برتر Veniplex Presacral دارای سلیقه ای گسترده و پر از آناستوموز است