توزیع، باطل کردن، بخشیدن، باطل شدن، توزیع کردن، معاف کردن
dispensing
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
dispensing ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: رهایش
تعریف: بیرون فرستاده شدن محصول از دستگاه تولید کنندة آن
واژه مصوب: رهایش
تعریف: بیرون فرستاده شدن محصول از دستگاه تولید کنندة آن
توزیع کردن
فشرده سازی در دندانپزشکی
اجرا
استفاده
مصرف
استفاده
مصرف
حل شدن
کلمات دیگر: