فرار کرد، تحریک جنگ کردن، بمبارزه طلبیدن، شیر کردن، ضدیت کردن
defied
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
past simple and past participle of defy.
گذشته ی فعل defy
سرپیچی کرد
گذشته ی فعل defy
سرپیچی کرد
کلمات دیگر:
فرار کرد، تحریک جنگ کردن، بمبارزه طلبیدن، شیر کردن، ضدیت کردن