1. The government will instigate new measures to combat terrorism.
[ترجمه ترگمان]دولت تدابیر تازه ای را برای مبارزه با تروریسم ایجاد خواهد کرد
[ترجمه گوگل]دولت اقدامات جدیدی را برای مبارزه با تروریسم تحریک خواهد کرد
2. It would not prove worthwhile to instigate a nuclear attack.
[ترجمه ترگمان]اثبات یک حمله هسته ای ارزش چندانی ندارد
[ترجمه گوگل]این امر ارزشمند نیست که یک حمله اتمی را تحریک کند
3. Envious village elders would instigate whispering campaigns against them, or accuse them directly of witchcraft.
[ترجمه ترگمان]ریش سفیدان روستای Envious علیه آن ها تبلیغ می کنند و یا آن ها را به جادوگری متهم می کنند
[ترجمه گوگل]بزرگان روستای قدیم، کمپین های مزاحم را علیه آنها تحریک می کنند و یا به طور مستقیم به جادوگری متهم می کنند
4. Harry bought it last year to instigate an eighteen-month ground-up rebuild by a dedicated team of experienced Fouga engineers.
[ترجمه ترگمان]هری سال گذشته آن را برای ایجاد انگیزه برای بازسازی یک ساختمان هجده ماهه برای یک تیم اختصاصی با مهندسین ماهر خریداری کرد
[ترجمه گوگل]هری در سال گذشته آن را خریداری کرد تا یک مجتمع بازسازی هجده ماهه توسط یک تیم اختصاصی از مهندسان مجرب Fouga ایجاد کند
5. I am sure this archaeological evidence will instigate much discussion and debate among Egyptologists.
[ترجمه ترگمان]من مطمئن هستم که این مدرک باستان شناسی بحث و جدل بسیاری در میان Egyptologists را تحریک خواهد کرد
[ترجمه گوگل]من مطمئن هستم که این شواهد باستان شناسی، بحث و بحث در میان مصر شناسان را تحریک می کند
6. Don't instigate rigid hierarchies, discourage huge pay differentials, democratise decision-making and don't set impossible standards for leaders.
[ترجمه ترگمان]سلسله مراتب سفت و سخت را تحریک نکنید، تفاوت های پرداختی بزرگ را discourage و تصمیم گیری را دموکراتیک کردن و استانداردهای غیر ممکن برای رهبران را تعیین نکنید
[ترجمه گوگل]سلسله مراتب سفت و سخت را تحریک نکنید، تفاوت های بزرگ پرداخت کنید، دموکراتیزه کردن تصمیم گیری کنید و استانداردهای غیرممکن را برای رهبران تعیین نکنید
7. Abettors, who instigate others to commit crimes, are not only the instigators but also the disseminator of criminal intent.
[ترجمه ترگمان]abettors که دیگران را تحریک می کند تا مرتکب جرم شوند، نه تنها the بلکه the قصد جنایی نیز هستند
[ترجمه گوگل]رقیبان، که دیگران را به ارتکاب جرائم دعوت می کنند، نه تنها مظنون هستند، بلکه توزیع کننده قصد جنایتکارانه نیز هستند
8. Some even warned me they would instigate a boycott of my books if I came.
[ترجمه ترگمان]حتی بعضی از آن ها به من هشدار داده بودند که اگر من بیایم، تحریم را از دست خواهند داد
[ترجمه گوگل]بعضی حتی به من هشدار دادند که اگر من آمدند تحریم کتاب های من را تحریک کنند
9. Possibly is receives the media to instigate only then such the extreme.
[ترجمه ترگمان]ممکن است رسانه ها تنها پس از آن، رسانه ها را تحریک کنند
[ترجمه گوگل]احتمالا رسانه ها را تنها برای تحریک این افراط در حال دریافت است
10. Some even warned me they would instigate a 3 boycott of my books if I came.
[ترجمه ترگمان]برخی حتی به من هشدار دادند که اگر من بیایم، هر سه کتاب مرا تحریم خواهند کرد
[ترجمه گوگل]بعضی حتی به من هشدار دادند که اگر من آمده ام تحریم کتاب های من را تحریک کنند
11. His object was to instigate a little rebellion on the part of the bishop.
[ترجمه ترگمان]هدف او این بود که اندکی شورش را از جانب اسقف تحریک کند
[ترجمه گوگل]هدف او این بود که بخشی از اسقف را شورش کند
12. The congress set up a special department to instigate the thing!
[ترجمه ترگمان]مجلس یک سازمان ویژه تشکیل داده تا قضیه رو تحریک کنه
[ترجمه گوگل]کنگره یک واحد ویژه برای ایجاد این موضوع ایجاد کرد!
13. China must instigate implementation industrialization and the double job that expand intellectual economy.
[ترجمه ترگمان]چین باید صنعتی سازی اجرایی و کار دوگانه ای که اقتصاد فکری را توسعه می دهد، را تحریک کند
[ترجمه گوگل]چین باید صنعتی سازی و کار دوگانه ای را که اقتصاد فکری را گسترش می دهد، تحریک کند
14. Party B shall not instigate the driver to drive by breaching relevant operation regulations, or otherwise all consequential loss and damages to Party A shall rely on Party B.
[ترجمه ترگمان]حزب B راننده را تحریک نخواهد کرد تا با تخطی از مقررات مربوط به عملیات، یا در غیر این صورت همه تلفات و خسارات مهم به حزب A بر حزب B تکیه کند
[ترجمه گوگل]حزب B نباید راننده را با نقض مقررات عملیات مربوطه رانندگی کند یا در غیر این صورت تمام ضرر و زیان ناشی از طرف حزب A به حزب B