1. the girl stood with arms akimbo facing her mother
دختر دست به کمر جلو مادرش ایستاد.
2. He stood, arms akimbo, refusing to move.
[ترجمه ترگمان]ایستاده بود، دست ها را به کمر زده بود و از حرکت امتناع می ورزید
[ترجمه گوگل]او ایستاده بود، اسم آئیمو را رد کرد، حاضر به حرکت نبود
3. She stood, arms akimbo, looking around.
[ترجمه ترگمان]ایستاده بود، دست ها را به کمر زده بود و به اطراف نگاه می کرد
[ترجمه گوگل]او ایستاده بود، آئیمبو بازوهایش را نگاه می کرد
4. She stood looking at him with arms akimbo.
[ترجمه ترگمان]و دست ها را به کمر زده به او نگاه می کرد
[ترجمه گوگل]او ایستاده بود به دنبال او با اسلحه آیموبو
5. He stood, arms akimbo, looking around in the musty gloom.
[ترجمه ترگمان]ایستاده بود، دست ها را به کمر زده و در تاریکی به اطراف می نگریست
[ترجمه گوگل]او ایستاده بود، آئیمبو را باز می کند، نگاهی به اطراف آن در تاریکی فشرده
6. Anatole stood arms akimbo, challenging me.
[ترجمه ترگمان]آناتول دست به کمر زده بود و مرا به مبارزه می طلبید
[ترجمه گوگل]آناتولی ایستاده اسم آبی، به من چالش زد
7. That's Aunt Bedelia with her arms akimbo again.
[ترجمه ترگمان]خاله پتو نیا دوباره دست ها را به کمر زده بود
[ترجمه گوگل]این عمه بدلیا با بازوی او آیمبو باز است
8. Put your elbows slightly forward with arms akimbo.
[ترجمه ترگمان]آرنج هایش را به کمر تکیه بده و دست ها را به کمر تکیه بده
[ترجمه گوگل]آرام آرنج خود را به آرامی با آغوش آیدیم
9. He is sitting with legs akimBo.
[ترجمه ترگمان]او با پاهای akimbo نشسته است
[ترجمه گوگل]او نشسته است با پاها akimBo
10. As follows: legs open, shoulder width, arms akimbo.
[ترجمه ترگمان]به شکل زیر: پاها باز، عرض شانه، دست ها به کمر
[ترجمه گوگل]به شرح زیر است: پاها باز، عرض شانه، آئیمبو بازو
11. Children standing akimbo by the fence.
[ترجمه ترگمان]کودکانی که به کمر زده اند
[ترجمه گوگل]کودکان با حصار آیمیبو ایستاده اند
12. She stood with arms akimbo while she gave the mistress a piece of her mind.
[ترجمه ترگمان]در حالی که دست به کمر زده بود، دست ها را به کمر نهاده بود
[ترجمه گوگل]او با اسلحه آیمیبو ایستاده بود در حالیکه او معشوقه یک قطعه ذهنش را به او داد
13. The mistress stood with arms akimbo while she talked to her new servant.
[ترجمه ترگمان]خانم در حالی که با کلفت تازه خود صحبت می کرد دست ها را به کمر زده بود
[ترجمه گوگل]معشوقه با آغوش آیمبو ایستاد، در حالی که با بنده جدیدش صحبت میکرد
14. He stands with arms akimbo.
[ترجمه ترگمان]دستش را به کمر زده بود
[ترجمه گوگل]او با اسلحه آیمیبو ایستاده است