کلمه جو
صفحه اصلی

spectre


معنی : هم، تخیل، خیال وفکر
معانی دیگر : specter شبح، روح

انگلیسی به فارسی

( specter ) شبح، روح، خیال وفکر، تخیل، هم


جادوگر، شبح، روح، تخیل، وهم، خیال وفکر، هم


انگلیسی به انگلیسی

• ghost, evil spirit, unnatural apparition, phantom (also specter)
a spectre is a ghost.
you can also refer to a frightening image or idea as a spectre.

مترادف و متضاد

هم (اسم)
specter, spectre

تخیل (اسم)
imagination, specter, prolepsis, spectre

خیال و فکر (اسم)
specter, spectre

جملات نمونه

1. The awful spectre of civil war looms over the country.
[ترجمه یلدا] سایه وحشتناک جنگ داخلی سرتاسر کشور را پوشاند
[ترجمه مجید وحید] سایه شوم جنگ داخلی بر سر کشور افتاده است.
[ترجمه ترگمان]شبح وحشتناک جنگ داخلی در سراسر کشور پدیدار می شود
[ترجمه گوگل]عجیب و غریب ناشی از جنگ داخلی در سراسر کشور

2. The news of more cuts has raised the spectre of redundancies once again.
[ترجمه ترگمان]خبر کاهش بیشتر، بار دیگر شبح افزونگی را افزایش داده است
[ترجمه گوگل]اخبار کاهش بیشتر موجب افزایش تعداد کارکنان شده است

3. The familiar spectre of drought and famine has reared its ugly head again.
[ترجمه ترگمان]شبح آشنای خشکسالی و قحطی دوباره سر زشتش را بالا آورده است
[ترجمه گوگل]شگفتی آشنا از خشکسالی و قحطی دوباره سرزنده زده است

4. The country is haunted by the spectre of civil war.
[ترجمه ترگمان]این کشور شبح جنگ داخلی است
[ترجمه گوگل]این کشور از طنز جنگ داخلی خالی از سکنه است

5. The arrival of warm weather raises the spectre of disease and increased rat infestations caused by rotting garbage.
[ترجمه ترگمان]ورود آب و هوای گرم، روح بیماری را بالا می برد و رشد هجوم موش ناشی از زباله را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]ورود آب و هوای گرم موجب بروز بیماری می شود و عفونت های موش های ناشی از ضایعات فاسد را افزایش می دهد

6. The spectre of unemployment was always on his mind.
[ترجمه ترگمان]روح بی کار همیشه در ذهنش بود
[ترجمه گوگل]وسوسه بیکاری همیشه در ذهن او بود

7. The violence has raised the spectre of civil war.
[ترجمه ترگمان]خشونت روح جنگ داخلی را برانگیخته است
[ترجمه گوگل]خشونت موجب بروز جنگ داخلی شده است

8. The recession is again raising the spectre of unemployment.
[ترجمه ترگمان]رکود دوباره شکل بیکاری ناشی از بیکاری را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]رکود دوباره سبب افزایش بیکاری است

9. Was he a spectre returning to haunt her?
[ترجمه ترگمان]آیا شبحی بود که به سراغش می آمد؟
[ترجمه گوگل]آیا او یک طنز بود که او را مجبور می کرد او را تحمل کند؟

10. The dread spectre of civil war looms over the country.
[ترجمه ترگمان]شبح وحشت جنگ داخلی در سراسر کشور پدیدار می شود
[ترجمه گوگل]عجله غم انگیز از جنگ داخلی در سراسر کشور

11. The terrible spectre of civil war hung over the country once again.
[ترجمه ترگمان]شبح شوم جنگ داخلی بار دیگر بر فراز کشور معلق ماند
[ترجمه گوگل]اسرار وحشتناکی از جنگ داخلی یکبار دیگر در سراسر کشور افتاد

12. Drought and war have raised the spectre of food shortages for up to 24 million African people.
[ترجمه ترگمان]خشکسالی و جنگ، کابوس کمبود غذا را برای ۲۴ میلیون نفر از مردم آفریقا بوجود آورده است
[ترجمه گوگل]خشکسالی و جنگ باعث افزایش کمبود مواد غذایی تا 24 میلیون افغانی شده است

13. The spectre of quotas was the reason that businessmen gave for opposing the civil-rights bill the president vetoed last October.
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل بود که تجار با لایحه حقوق مدنی که رئیس جمهور در اکتبر گذشته وتو کرد، مخالفت کردند
[ترجمه گوگل]جریمه سهمیه بندی به این دلیل بود که تجار و مددجویان برای مخالفت با لایحه حقوق مدنی، رئیس جمهور در ماه اکتبر گذشته، وتو کرد

14. Spurred on by the spectre of political oblivion Michael Heseltine may yet risk all.
[ترجمه ترگمان]به ترغیب شبح فراموشی سیاسی، مایکل Heseltine ممکن است همه چیز را به خطر بیاندازد
[ترجمه گوگل]مایکل هزلتین، احتمالا در معرض خطر بی نظیری قرار گرفته است

پیشنهاد کاربران

شبح

شبح _ نفوذ بد _ خیال بد

سایه

کابوس


کلمات دیگر: