1. I am tired of hunting the same old coon.
[ترجمه ترگمان]من از شکار the پیر خسته شده ام
[ترجمه گوگل]من از شکار همان کوون قدیمی خسته شده ام
2. England has had a central system of coon law for centuries.
[ترجمه ترگمان]انگلستان برای قرن ها دارای یک سیستم مرکزی قانون coon بوده است
[ترجمه گوگل]انگلستان دارای یک سیستم مرکزی قانون کوئن برای قرن ها است
3. She is tired of hunting the same old coon.
[ترجمه ترگمان]از شکار همان آدم های coon خسته شده است
[ترجمه گوگل]او از شکار همان کوون قدیمی خسته شده است
4. The previous record-holder was also a Maine Coon cat.
[ترجمه ترگمان]رکورد قبلی نیز یک گربه Coon مین بود
[ترجمه گوگل]رکورد قبلی نیز یک گربه مین کوئین بود
5. Oct. 2 2010 -- This 5-year-old Maine Coon cat, named Stewie, has claimed the Guinness World Record as the world's longest domestic cat, measuring in at more than 4 feet.
[ترجمه ترگمان]اکتبر ۲۰۱۰ - - این گربه ۵ ساله اهل مین Coon به نام Stewie، رکورد جهانی گینس را به عنوان طولانی ترین گربه خانگی در جهان ثبت کرده است که این رکورد را بیش از ۴ فوت اندازه گیری کرده است
[ترجمه گوگل]2010 اکتبر 2 - این گربه 5 ساله مین کوئن، به نام Stewie، ثبت رکورد جهانی گینس را به عنوان طولانی ترین گربه خانگی جهان که اندازه آن بیش از 4 فوت است اندازه گرفته است
6. Coon. 'It is up to you to be positive and leave that impression.
[ترجمه ترگمان]Coon این به شما بستگی دارد که مثبت باشید و این احساس را رها کنید
[ترجمه گوگل]کوون 'این برای شما مثبت است و این تصور را ترک کنید
7. While the Coon may be polydactyl, having one or more extra toes on their paws, this trait is generally bred out.
[ترجمه ترگمان]در حالی که the ممکن است polydactyl باشند، داشتن یک یا چند انگشت بیشتر در پنجه های خود، این ویژگی به طور کلی از بین می رود
[ترجمه گوگل]در حالی که کوون ممکن است پلیداکتیل باشد، داشتن یک یا چند انگشت اضافی بر روی پای خود، این ویژگی به طور کلی از بین می رود
8. If a coon EU foreign policy fails, Britain is still on the UN Security Council.
[ترجمه ترگمان]اگر سیاست خارجی اتحادیه اروپا با شکست مواجه شود، بریتانیا هنوز در شورای امنیت سازمان ملل متحد است
[ترجمه گوگل]اگر سیاست خارجی اتحادیه اروپا شکست خورده باشد، بریتانیا هنوز در شورای امنیت سازمان ملل متحد است
9. The whelk is the skin coon one kind of hair - follicle sebaceous glands'chronic inflaation skin question.
[ترجمه ترگمان]The پوست یک نوع غدد چربی است که دارای یک سوال پوستی inflaation مزمن است
[ترجمه گوگل]این کرم یک پوست کون یک نوع از مو است - سوال پوست پوست انسداد glands'cronic سینه کشاله ران
10. This is the most coon color.
[ترجمه ترگمان]این the رنگ است
[ترجمه گوگل]این بیشتر رنگ کوئن است
11. Julia: Yes. Well, then we have something coon. We are both not to be trusted.
[ترجمه ترگمان] بله خب، پس ما یه چیز coon داریم هردومون قابل اعتماد نیستیم
[ترجمه گوگل]جولیا بله خب، پس ما چیز خاصی داریم ما هر دو مورد اعتماد نیستیم
12. I'll be a gone coon when the battle starts.
[ترجمه ترگمان]وقتی جنگ شروع شد من a بودم
[ترجمه گوگل]هنگامی که نبرد شروع می شود، یک کوئن رفته می شود
13. My letter will coon reach him, it is on the road.
[ترجمه ترگمان]اگر نامه من به coon برسد، در جاده است
[ترجمه گوگل]نامه من هم به او می رسد، آن را در جاده است
14. A very coon symptom.
[ترجمه ترگمان]یک نشانه very
[ترجمه گوگل]یک نشانه بسیار کون