غربال چی، سرند
screener
غربال چی، سرند
انگلیسی به فارسی
غربال چی، سرند
ترسناک، غربال چی
انگلیسی به انگلیسی
• person or thing that sorts or filters; one who covers, camouflager; one who hides, concealer
جملات نمونه
1. Most of the women employees have now been screened for breast cancer.
[ترجمه ترگمان]اغلب این کارکنان در حال حاضر برای سرطان پستان غربال شده اند
[ترجمه گوگل]اکثر کارکنان زن اکنون برای سرطان پستان تجویز شده اند
[ترجمه گوگل]اکثر کارکنان زن اکنون برای سرطان پستان تجویز شده اند
2. He was using his business activities as a screen for crime.
[ترجمه ترگمان]او از فعالیت های تجاری خود به عنوان یک پرده برای جرم استفاده می کرد
[ترجمه گوگل]او از فعالیت های تجاری خود به عنوان صفحه ای برای جرم استفاده می کرد
[ترجمه گوگل]او از فعالیت های تجاری خود به عنوان صفحه ای برای جرم استفاده می کرد
3. We have screened our window to keep out mosquitoes.
[ترجمه ترگمان]ما باید پنجره هامون رو مخفی نگه داریم تا پشه ها رو بیرون نگه داریم
[ترجمه گوگل]ما پنجره ما را برای جلوگیری از پشه ها بازرسی کرده ایم
[ترجمه گوگل]ما پنجره ما را برای جلوگیری از پشه ها بازرسی کرده ایم
4. The film will be screened next week.
[ترجمه ترگمان]فیلم هفته آینده نمایش داده خواهد شد
[ترجمه گوگل]این فیلم هفته آینده نمایش داده خواهد شد
[ترجمه گوگل]این فیلم هفته آینده نمایش داده خواهد شد
5. He went on staring at the TV screen .
[ترجمه ترگمان]او به صفحه تلویزیون خیره شد
[ترجمه گوگل]او روی صفحه تلویزیون خیره شد
[ترجمه گوگل]او روی صفحه تلویزیون خیره شد
6. Familiar scenes were imaged on the screen.
[ترجمه ترگمان]صحنه های آشنا بر روی صفحه تصویر نشان داده شدند
[ترجمه گوگل]صحنه های آشنا روی صفحه نمایش داده شد
[ترجمه گوگل]صحنه های آشنا روی صفحه نمایش داده شد
7. They were staring at the television screen.
[ترجمه ترگمان]آن ها به صفحه تلویزیون خیره شده بودند
[ترجمه گوگل]آنها روی صفحه تلویزیون تماشا کردند
[ترجمه گوگل]آنها روی صفحه تلویزیون تماشا کردند
8. The sitting room was spaced by a screen.
[ترجمه ترگمان]اتاق نشیمن کنار یک توری قرار داشت
[ترجمه گوگل]اتاق نشیمن با یک صفحه نمایش فاصله داشت
[ترجمه گوگل]اتاق نشیمن با یک صفحه نمایش فاصله داشت
9. The room is divided by movable screens.
[ترجمه ترگمان]این اتاق به وسیله پرده های متحرک تقسیم می شود
[ترجمه گوگل]اتاق توسط صفحه نمایش های متحرک تقسیم شده است
[ترجمه گوگل]اتاق توسط صفحه نمایش های متحرک تقسیم شده است
10. He poked a hole in a paper screen.
[ترجمه ترگمان]او یک سوراخ در صفحه کاغذی فرو کرد
[ترجمه گوگل]او یک سوراخ را روی یک صفحه کاغذ فشار داد
[ترجمه گوگل]او یک سوراخ را روی یک صفحه کاغذ فشار داد
11. The movie helped boost her screen career.
[ترجمه ترگمان]این فیلم به ارتقا شغلی او کمک کرد
[ترجمه گوگل]این فیلم باعث افزایش کارایی صفحه نمایشش شد
[ترجمه گوگل]این فیلم باعث افزایش کارایی صفحه نمایشش شد
12. Other causes of migraine are VDU screens and strip-lighting.
[ترجمه ترگمان]دلایل دیگر میگرن، پرده های VDU و نورپردازی نواری هستند
[ترجمه گوگل]علل دیگر میگرن عبارتند از: صفحه نمایش VDU و نورپردازی نوار
[ترجمه گوگل]علل دیگر میگرن عبارتند از: صفحه نمایش VDU و نورپردازی نوار
13. We hastily improvised a screen out of an old blanket.
[ترجمه ترگمان]ما با عجله یک پرده از یک پتوی کهنه تهیه کردیم
[ترجمه گوگل]ما یک ستاره را از یک پتو قدیمی تکان دادیم
[ترجمه گوگل]ما یک ستاره را از یک پتو قدیمی تکان دادیم
14. Can we swap places? I can't see the screen.
[ترجمه ترگمان]می تونیم جا رو عوض کنیم؟ نمی توانم صفحه را ببینم
[ترجمه گوگل]می توانیم مکان ها را مبادله کنیم؟ من نمی توانم صفحه را ببینم
[ترجمه گوگل]می توانیم مکان ها را مبادله کنیم؟ من نمی توانم صفحه را ببینم
پیشنهاد کاربران
گزینشگر
screener ( ورزش )
واژه مصوب: بازیکن حائل
تعریف: در بسکتبال، بازیکن مهاجمی که بین هم تیمی و مدافع حریف قرار می گیرد تا مانع حرکت مؤثر حریف شود و هم زمان فضای مناسب برای هم تیمی خود ایجاد کند
واژه مصوب: بازیکن حائل
تعریف: در بسکتبال، بازیکن مهاجمی که بین هم تیمی و مدافع حریف قرار می گیرد تا مانع حرکت مؤثر حریف شود و هم زمان فضای مناسب برای هم تیمی خود ایجاد کند
کلمات دیگر: