کلمه جو
صفحه اصلی

plying

انگلیسی به فارسی

بستن، رفت و آمد کردن، تاه کردن، چند لا کردن، دولا کردن، تردد کردن


پیشنهاد کاربران

در مورد وسایل نقلیه به معنی آمد وشد کردن، رفت و آمد داشتن
Buses plying in the city
اتوبوس های در حال رفت و آمد در شهر


کلمات دیگر: