کلمه جو
صفحه اصلی

chemist


معنی : داروساز، شیمی دان
معانی دیگر : دانشمند شیمی، شیمیست، (انگلیس) داروساز، دارو فروش، داروخانه دار

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who is active or expert in the field of chemistry.

(2) تعریف: a person who dispenses medicines by prescription.

(3) تعریف: (chiefly British) a shop where medicines are sold by prescription, as well as other articles for health, beauty, and personal cleansing; drugstore.

- I bought some soap and shampoo at the chemist.
[ترجمه ترگمان] من یه کم صابون و شامپو تو داروخانه خریدم
[ترجمه گوگل] برخی از صابون ها و شامپوها را در شیمیدان خریدم

• expert in chemistry; pharmacist
in britain, a chemist or a chemist's is a shop where you can buy medicine, cosmetics, and some household goods.
in britain, a chemist is also a person who is qualified to sell medicines prescribed by a doctor.
a chemist is also a scientist who does research in chemistry.

مترادف و متضاد

داروساز (اسم)
apothecary, pharmacist, chemist

شیمی دان (اسم)
chemist

جملات نمونه

1. pharmaceutical chemist
(انگلیس) دارو فروش،داروساز

2. a dispensing chemist
(انگلیس) داروساز و داروفروش

3. The chemist reduced water by electrolysis.
[ترجمه ترگمان]داروساز آب را با الکترولیز کاهش داد
[ترجمه گوگل]شیمیدان آب را با الکترولیز کاهش داد

4. I was given the wrong tablets when the chemist misread my prescription.
[ترجمه ترگمان]وقتی داروساز نسخه من را برداشت اشتباه کردم
[ترجمه گوگل]وقتی که شیمیدان نسخه من اشتباه خوانده شد، قرص های اشتباه من را داده شد

5. There are many creams available from the chemist which should clear the infection.
[ترجمه ترگمان]creams زیادی از شیمیدان وجود دارد که باید عفونت را پاک کند
[ترجمه گوگل]کرم های زیادی از شیمیدان که باید عفونت را پاک کنند، در دسترس است

6. A chemist can isolate the oxygen from the hydrogen in water.
[ترجمه ترگمان]یک شیمیدان می تواند اکسیژن را از هیدروژن در آب جدا کند
[ترجمه گوگل]یک شیمیدان میتواند اکسیژن را از هیدروژن در آب جدا کند

7. The chemist mixed some medicine for me.
[ترجمه ترگمان]داروساز مقداری دارو برای من مخلوط کرد
[ترجمه گوگل]شیمیدان برخی داروها را برای من مخلوط کرد

8. You used to buy them from the chemist.
[ترجمه ترگمان]قبلا از داروساز آن ها را می خرید
[ترجمه گوگل]شما آنها را از شیمیدان خریداری کردید

9. She worked as a research chemist.
[ترجمه ترگمان]به عنوان شیمی دانی کار می کرد
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک شیمیدان پژوهشی کار کرد

10. The chemist is making up the doctor's order.
[ترجمه ترگمان]داروساز دستور دکتره را صادر کرد
[ترجمه گوگل]شیمیدان دستور پزشک را تشکیل می دهد

11. The chemist made a mistake when making up the prescription.
[ترجمه ترگمان]داروساز وقتی نسخه را برداشت اشتباه کرد
[ترجمه گوگل]شیمیدان هنگام تهیه نسخه به اشتباه پرداخت

12. My dad was a chemist at a cement company.
[ترجمه ترگمان] پدرم یه شیمیدان بود تو یه شرکت سیمان
[ترجمه گوگل]پدرم یک شیمیدان در یک شرکت سیمان بود

13. Oh dear, Peggy thought - the local chemist.
[ترجمه ترگمان]اوه، خدای من، پگی thought محلی
[ترجمه گوگل]آه عزیزم، پگی فکر کرد - شیمیدان محلی

پیشنهاد کاربران

آزمایشگاه

شیمی دان ، دارو ساز

( انگلیس ) داروخانه دار ، دارو فروش ، داروخانه
معادل امریکایی:
Drugstore داروخانه
Pharmacist دارو فروش ، داروخانه دار


کلمات دیگر: