کلمه جو
صفحه اصلی

helpfulness


سودمندی، کمک بخشی

انگلیسی به فارسی

کمک


انگلیسی به انگلیسی

• usefulness, quality of being beneficial

جملات نمونه

1. His helpfulness today has made me revise my original opinion/impression of him.
[ترجمه ترگمان]هم کاری او امروز باعث شده است که من عقیده و عقیده اصلی خود را در مورد او مورد تجدید نظر قرار دهم
[ترجمه گوگل]امروزه او به من کمک کرده است تا نظر خود را در مورد او برطرف کنم

2. The level of expertise and helpfulness is far higher in smaller shops.
[ترجمه ترگمان]سطح تخصص و هم کاری در فروشگاه های کوچک تر بسیار بیشتر است
[ترجمه گوگل]سطح تخصص و خدمت در فروشگاه های کوچک بسیار بالاتر است

3. The high - water mark of India's helpfulness, such as it was, is passing.
[ترجمه ترگمان]علامت بالای آب کمکی هند، مانند آنچه بود، در حال عبور است
[ترجمه گوگل]علامت باالی آب کمک هندوستان مانند آن است که عبور می کند

4. What is your strongest trait ? Helpfulness and caring . Adaptability and sense of humor . Cheerfulness and friendliness.
[ترجمه ترگمان]قوی ترین ویژگی شما چیست؟ مراقبت و مراقبت سازگاری و حس شوخ طبعی دوستانه و دوستانه
[ترجمه گوگل]قوی ترین ویژگی شما چیست؟ مفید و مراقبت سازگاری و حس شوخ طبعی شادابی و دوست داشتنی

5. Be a model of encouragement, positivity, helpfulness, humor and compassion.
[ترجمه ترگمان]الگویی از تشویق، مثبت گرایی، هم کاری، بذله گویی و شفقت باشید
[ترجمه گوگل]یک مدل تشویق، مثبت، مفید، طنز و محبت باشد

6. Contrast such helpfulness with China's behavior on the dispute over Iran's nuclear ambitions.
[ترجمه ترگمان]مقایسه این هم کاری با رفتار چین در مورد اختلاف بر سر جاه طلبی های هسته ای ایران
[ترجمه گوگل]با توجه به این که از رفتار چین در مورد مناقشات در مورد جاه طلبی های هسته ای ایران برخوردار است

7. She wasn't exactly conspicuous for her helpfulness, ie wasn't helpful.
[ترجمه ترگمان]او به خاطر کمکی که به من کرده بود، نبود
[ترجمه گوگل]او برای کمک به او دقیقا آشکار نبود، یعنی مفید نبود

8. His general attitude is one of an untiring and immense courtesy and helpfulness.
[ترجمه ترگمان]رفتار عمومی او یکی از پشت کار خستگی ناپذیری و کمکی است
[ترجمه گوگل]نگرش کلی او یکی از حسن نیت و محبت بی حد و حصر است

9. Rather than emphasizing individual efforts, emphasis may be placed on group effort to create a climate of helpfulness.
[ترجمه ترگمان]به جای تاکید بر تلاش های فردی، ممکن است بر روی تلاش های گروهی برای ایجاد فضای کمکی، تاکید شود
[ترجمه گوگل]به جای تأکید بر تلاش های فردی، ممکن است تاکید بر تلاش گروهی برای ایجاد محیطی مفید باشد

10. Individual boatmen should also be honoured through clubs nominating skippers for their ability to find fish and their helpfulness towards anglers.
[ترجمه ترگمان]ملوانان انفرادی نیز باید از طریق افرادی که برای پیدا کردن ماهی و کمک به towards به توانایی خود برای یافتن ماهی و کمک به آن ها کمک می کنند، مورد تقدیر قرار گیرد
[ترجمه گوگل]قایقرانی های فردی نیز باید از طریق باشگاه هایی که قهرمانان نامزدی را به خاطر توانایی آنها در پیدا کردن ماهی و کمک به ماهیگیران به آنها اهدا کرده اند، احترام گذاشته شود

11. The prickly distrust had faded to be replaced by an almost oily helpfulness.
[ترجمه ترگمان]بدگمانی prickly جای خود را با کمکی نسبتا چرب جایگزین کرده بود
[ترجمه گوگل]بی اعتمادی ناگهانی فسیل شده بود که با کمک تقریبا چربی جایگزین شود

12. Speak the language of the virtues. Talk about patience, cooperativeness, courage, ingenuity, cheerfulness, helpfulness, kindness, etc. and point out those virtues when you see them demonstrated.
[ترجمه ترگمان]زبان فضایل را بگو در مورد صبر، شکیبایی، شجاعت، نبوغ، هم کاری، مهربانی، مهربانی و غیره صحبت کنید و این فضایل را هنگامی که آن ها را می بینید، نشان دهید
[ترجمه گوگل]زبان فضایل را بگو در مورد صبر، همکاری، شجاعت، نبوغ، شادابی، کمک، مهربانی و غیره بحث کنید و وقتی فهمیدید که آنها را می بینید، آن فضایل را ذکر کنید

13. Do you cultivate their habits of courtesy, co - opration, and helpfulness naturally?
[ترجمه ترگمان]آیا عادت خود را با نزاکت، تعاون، و کمک به طور طبیعی پرورش می دهید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما عادات خود را از حسن نیت ارائه میدهد، همکاری و کمک به طور طبیعی تر؟

14. They parted on a high plane of amity and Christian helpfulness.
[ترجمه ترگمان]آن ها با کمک و کمکی مسیحی از یکدیگر جدا شدند
[ترجمه گوگل]آنها در یک سطح بالاتری از دوستی و مساعدت مسیحیان قرار گرفتند

پیشنهاد کاربران

کمک هزینه

کمک، یاری، مساعدت

فایده مند بودن

helpfulness ( روان شناسی )
واژه مصوب: یاریگری
تعریف: ← رفتار یاریگرانه


کلمات دیگر: