aloud - معنی "aloud"

انگلیسی به فارسی

بلند، با صدای بلند

با صدای بلند، بلند

انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )

• (1) تعریف: in an audible voice; not in silence or a whisper.
• مترادف: audibly, clearly, distinctly, orally, plainly
• متضاد: silently
• مشابه: perceptibly

- Please read aloud to the class.

[ترجمه ترگمان] لطفا با صدای بلند برای کلاس بخوانید
[ترجمه گوگل] لطفا با صدای بلند به کلاس گوش کنید

• (2) تعریف: in a raised voice.
• مترادف: loudly, resoundingly, sonorously

• in a natural speaking voice
when you speak or read aloud, you speak so that other people can hear you.

مترادف و متضاد

با صدای بلند (قید)

aloud

بلند (قید)

aloud, loudly

in a spoken voice, usually not softly

Synonyms: audibly, clearly, distinctly, intelligibly, loudly, lustily, noisily, out loud, plainly, vociferously

Antonyms: inaudibly, silently

جملات نمونه

1. to speak aloud

بلند حرف زدن

2. he began to execrate aloud

او با صدای بلند شروع به ناسزا گفتن کرد.

3. please read the letter aloud

لطفا نامه را با صدای رسا بخوانید.

4. He read his sister's letter aloud.

[ترجمه ترگمان]نامه خواهرش را با صدای بلند خواند
[ترجمه گوگل]او نامه خواهر خود را با صدای بلند خواند

5. Joanne, would you read the poem aloud?

[ترجمه ترگمان]جوان شعر رو با صدای بلند خوندی؟
[ترجمه گوگل]جوآن، آیا شعر را با صدای بلند می خوانید؟

6. Please read the following sentences aloud.

[ترجمه ترگمان]لطفا این جمله را با صدای بلند بخوانید
[ترجمه گوگل]لطفا جملات زیر را با صدای بلند بخوانید

7. When we were children, our father read aloud to us.

[ترجمه ترگمان]وقتی بچه بودیم، پدر ما با صدای بلند برای ما کتاب می خواند
[ترجمه گوگل]وقتی بچه بودیم، پدرم به ما گوش داد

8. Please read this passage aloud, Jennifer.

[ترجمه ترگمان]لطفا این راهرو را با صدای بلند بخوانید، جنیفر
[ترجمه گوگل]لطفا این متن را با صدای بلند بخوانید، جنیفر

9. I heard him suddenly laugh aloud.

[ترجمه ترگمان]ناگهان صدای خنده او را شنیدم
[ترجمه گوگل]من شنیدم که او ناگهان خندید

10. "I'll buy a new car,"Tom thougt aloud.

[ترجمه امین جهانگرد] تام داشت بلند بلند فکر میکرد که یک ماشین جدید میخرد

[ترجمه ترگمان]تام با صدای بلند گفت: ماشین نو می خرم
[ترجمه گوگل]تام با صدای بلند می گوید: من یک ماشین جدید می خواهم

11. "Where's Natasha?" she wondered aloud.

[ترجمه ترگمان]ناتاشا کجاست؟ با صدای بلند فکر کرد
[ترجمه گوگل]'ناتاشا کجاست؟' او با صدای بلند فکر کرد

12. The pain made him cry aloud.

[ترجمه امین جهانگرد] درد بقدری بود که بلند بلند گریه کرد

[ترجمه حمید ] درد باعث شد با صدای بلند گریه کند

[ترجمه ترگمان]درد او را با صدای بلند گریه می کرد
[ترجمه گوگل]درد او را با صدای بلند گریه کرد

13. He read her letter aloud to the rest of the family.

[ترجمه ترگمان]نامه را با صدای بلند برای بقیه خانواده خواند
[ترجمه گوگل]نامه اش را با صدای بلند به بقیه خانواده خواند

14. Denis almost gasped aloud in astonishment.

[ترجمه ترگمان]دنی مات و مبهوت نفسش را در سینه حبس کرد
[ترجمه گوگل]دنیس با صدای بلند به شدت گاز گرفت

15. "I'm done for!" he shouted aloud.

[ترجمه ترگمان]کارم تمومه! با صدای بلند فریاد زد
[ترجمه گوگل]'من برای انجام شده است!' او به صدای بلند خندید

to speak aloud

بلند حرف زدن

Please read the letter aloud.

لطفاً نامه را با صدای رسا بخوانید.

پیشنهاد کاربران

رسا، بلند

با صدای بلند، با صدای رسا