کلمه جو
صفحه اصلی

accoutrement

انگلیسی به انگلیسی

• clothing, equipment; soldier's equipment

جملات نمونه

1. How he loved these accoutrements of the game.
[ترجمه ترگمان]چگونه این accoutrements و accoutrements را دوست می داشت
[ترجمه گوگل]چگونه او این بازی ها را دوست داشت

2. Rain, fog and mist are the acceptable accoutrements of northern gales.
[ترجمه ترگمان]باران، مه و مه the قابل پسند است
[ترجمه گوگل]باران، مه و غبار، قابل برداشت از گلهای شمالی است

3. To regard them as a formal but irrelevant accoutrement of educational reform would be a severe managerial mistake.
[ترجمه ترگمان]برای اینکه آن ها را به عنوان یک جنبه رسمی اما بی ربط به اصلاحات آموزشی درنظر بگیریم، یک اشتباه مدیریتی شدید خواهد بود
[ترجمه گوگل]در نظر گرفتن آنها به عنوان یک تفکیک رسمی اما غیرمستقیم از اصلاحات آموزشی، اشتباه مدیریتی شدید خواهد بود

4. The room, with its unusual decor and accoutrements, was always kept locked.
[ترجمه ترگمان]اتاق، با دکور غیر معمول و رخت شویی همیشه در قفل بود
[ترجمه گوگل]اتاق، با دکور و غیره غیر معمول، همیشه قفل شده بود

5. You had an Instruction Book, all your various accoutrements at home.
[ترجمه ترگمان]تو یک کتاب مقدس داشتی، همه رخت various در خانه
[ترجمه گوگل]شما کتاب راهنمای آموزشی داشته اید، تمام موارد مختلف خود را در منزل داشته باشید

6. More than the heavy weapons, this banal accoutrement of a rudimentary accountancy scared me shitless.
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از سلاح های سنگین، این accoutrement پیش پاافتاده و پیش پاافتاده من را از ترس زهره ترک می کرد
[ترجمه گوگل]بیش از سلاح های سنگین، این مبالغه حسابداری ابتدایی، من را بی شرم انداخت

7. From that state religion, it plundered certain accoutrements as well.
[ترجمه ترگمان]از آن مذهب رسمی، \"accoutrements\" و \"accoutrements\" را نیز غارت کرد
[ترجمه گوگل]از آن مذهب دولتی، آن نیز موارد خاصی را نیز غارت کرد

8. The utility model relates to a special accoutrement for a bank.
[ترجمه ترگمان]مدل مصرفی به یک accoutrement خاص برای یک بانک مربوط است
[ترجمه گوگل]مدل ابزار مربوط به یک حساب کاربری خاص برای یک بانک است

9. Indeed, the parakeet was in love with what is essential to man, namely, his attire (accoutrement).
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، parakeet عاشق چیزی است که برای انسان ضروری است، یعنی، آرایش (accoutrement)
[ترجمه گوگل]در واقع، تقلید در عشق به آنچه که برای انسان ضروری است، یعنی لباس او (انطباق) است

10. Mud positive pulse generator is the core accoutrement of MWD and LWD system.
[ترجمه ترگمان]مولد پالس مثبت، هسته مرکزی سیستم MWD و LWD است
[ترجمه گوگل]ژنراتور نبض مثبت گلبول قرمز هسته اصلی سیستم MWD و LWD است

11. Thecapital accoutrement cover paint, chalk, pens, etc. carbon up to 60kinds of painting tools, is ideal for artists.
[ترجمه ترگمان]thecapital accoutrement رنگ، گچ، pens و غیره را تا ۶۰ نوع ابزار نقاشی پوشانده و برای هنرمندان ایده آل است
[ترجمه گوگل]انباشت سرپوشی پوشش رنگ، گچ، قلم و غیره کربن تا 60kinds از ابزار نقاشی، ایده آل برای هنرمندان است

12. Armed with the latest evolutionary accoutrement, ancient algae had it made -- an everlasting food source and all the world's oceans to expand into.
[ترجمه ترگمان]جلبک دریایی، مجهز به آخرین accoutrement تکاملی، آن را درست کرده بود - - یک منبع غذایی همیشگی و تمام اقیانوس های جهان که به آن تبدیل شده بودند
[ترجمه گوگل]جابجایی های باستانی با آخرین ارتقاء تکاملی صورت گرفته بود - یک منبع غذایی دائمی و تمام اقیانوس های جهان برای گسترش آن

13. There was the waiting surgeon, green-gowned nurses and all the alarming accoutrements of modern medicine.
[ترجمه ترگمان]آنجا یک جراح منتظر، پرستار، پرستار سبز و تمام لباس های نگران کننده پزشکی مدرن بود
[ترجمه گوگل]جراح منتظر، پرستاران سبز و همه مواردی که در معرض خطرناک ترین داروهای مدرن قرار داشتند وجود داشت

14. Whatever the Dersinghams had skimped on, it was not the accoutrements of death.
[ترجمه ترگمان]آنچه که Dersinghams بر آن نهاده بود رخت مرگ نبود
[ترجمه گوگل]هرچیزی که Dersinghams روی آن نابود شده بود، این نبود مخرب مرگ بود

پیشنهاد کاربران

تجهیزات، وسایل

ساز و برگ


کلمات دیگر: