(معماری) تاقچه ی روبخاری، طاقچه بالا بخاری، نمای بخاری، گچ بری دور بخاری
mantelpiece
(معماری) تاقچه ی روبخاری، طاقچه بالا بخاری، نمای بخاری، گچ بری دور بخاری
انگلیسی به فارسی
طاقچه بالا بخاری، نمای بخاری، گچ بری دور بخاری
قوطی، گچ بری دور بخاری، نمای بخاری
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: an ornamental shelf that projects over a fireplace; mantel.
• decorative structure which frames the sides and top of a fireplace, mantel
a mantelpiece is a shelf over a fireplace.
a mantelpiece is a shelf over a fireplace.
جملات نمونه
1. The clock ticked relentlessly away on the mantelpiece.
[ترجمه ترگمان]ساعت را بی رحمانه روی طاقچه بالای بخاری دیواری قرار می داد
[ترجمه گوگل]ساعت به طور بی وقفه روی انبار گذاشت
[ترجمه گوگل]ساعت به طور بی وقفه روی انبار گذاشت
2. We have an antique clock on our mantelpiece.
[ترجمه سجاد مصلحی] مایک ساعت عتیقه روی طاقچه بالای بخاری مان داریم.
[ترجمه ترگمان]ما یک ساعت عتیقه روی پیش بخاری داریم[ترجمه گوگل]ما یک ساعت ضد عروسی روی مانتوی ما داریم
3. I was dusting the mantelpiece when I noticed a crack.
[ترجمه ترگمان]وقتی متوجه شکاف شدم بخاری را گردگیری کردم
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک کرک متوجه شدم، قالین را گردن انداختم
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک کرک متوجه شدم، قالین را گردن انداختم
4. On the mantelpiece are a pair of bronze Ming vases.
[ترجمه ترگمان]روی طاقچه بالای بخاری یک جفت گلدان چینی برنزی قرار دارد
[ترجمه گوگل]در قالین یک جفت گلدان برنزی مینگ است
[ترجمه گوگل]در قالین یک جفت گلدان برنزی مینگ است
5. The clock on the mantelpiece struck
[ترجمه ترگمان]ساعتی که روی طاقچه بخاری دیواری قرار داشت،
[ترجمه گوگل]ساعت بر روی بخاری زده شد
[ترجمه گوگل]ساعت بر روی بخاری زده شد
6. There was a clock on the mantelpiece.
[ترجمه سجاد مصلحی] یک ساعت روی طاقچه بالای بخاری وجود داشت.
[ترجمه ترگمان]یک ساعت روی طاقچه بالای بخاری دیواری قرار داشت[ترجمه گوگل]یک ساعت روی قالین وجود داشت
7. A clock and two vases stood on the mantelpiece.
[ترجمه ترگمان]یک ساعت و دو گلدان روی پیش بخاری نصب شده بود
[ترجمه گوگل]یک ساعت و دو گلدان بر روی بخاری ایستاده بود
[ترجمه گوگل]یک ساعت و دو گلدان بر روی بخاری ایستاده بود
8. The clock on the mantelpiece said twelve o'clock.
[ترجمه ترگمان]ساعتی که روی بخاری نشسته بود گفت: ساعت دوازده است
[ترجمه گوگل]ساعت روی قایان گفت: ساعت دوازده
[ترجمه گوگل]ساعت روی قایان گفت: ساعت دوازده
9. A silver vase stood on the mantelpiece.
[ترجمه ترگمان]یک گلدان نقره ای روی طاقچه بالای بخاری قرار داشت
[ترجمه گوگل]یک گلدان نقره روی قالین ایستاد
[ترجمه گوگل]یک گلدان نقره روی قالین ایستاد
10. Another showed her on top of a mantelpiece with Lord Byron's bust tucked cosily between her legs.
[ترجمه ترگمان]دیگری او را روی طاقچه بالای بخاری دیواری قرار داده بود که با خوشی و خوشی لای پاهایش قرار داشت
[ترجمه گوگل]دیگر او را در بالای یک کمربند نشان داد و لبه بایبرن لرد بایرون به راحتی بین پاهایشان قرار داشت
[ترجمه گوگل]دیگر او را در بالای یک کمربند نشان داد و لبه بایبرن لرد بایرون به راحتی بین پاهایشان قرار داشت
11. The china money jar on the kitchen mantelpiece that contained their emergency funds lay shattered and empty on the floor.
[ترجمه ترگمان]شیشه گران قیمتی که روی بخاری آشپزخانه قرار داشت، در کف اتاق خالی و خالی قرار داشت
[ترجمه گوگل]جعبه پول چین روی یخچال آشپزخانه که صندوق های اورژانسی آنها را در اختیار داشت، روی زمین کشیده و خالی بود
[ترجمه گوگل]جعبه پول چین روی یخچال آشپزخانه که صندوق های اورژانسی آنها را در اختیار داشت، روی زمین کشیده و خالی بود
12. The clock on the mantelpiece struck the tenth hour.
[ترجمه ترگمان]ساعتی که روی پیش بخاری نصب شده بود، دهمین ساعت بود
[ترجمه گوگل]ساعت در ساعت قمری ساعت ده ساعت است
[ترجمه گوگل]ساعت در ساعت قمری ساعت ده ساعت است
13. The mantelpiece above was crowded with gleaming brasses, which she vaguely made out as candlesticks.
[ترجمه ترگمان]روی طاقچه بالای بخاری که روی بخاری دیواری قرار داشت و روی بخاری دیواری قرار داشت که به طور مبهم شمعدان ها را به طور مبهم روشن کرده بود
[ترجمه گوگل]قنبس بالا با پرچم های پر زرق و برق پر شده بود، که به صورت نامرئی به عنوان شمعدان ساخته شده بود
[ترجمه گوگل]قنبس بالا با پرچم های پر زرق و برق پر شده بود، که به صورت نامرئی به عنوان شمعدان ساخته شده بود
14. She's got photographs of all her grandchildren on the mantelpiece.
[ترجمه ترگمان]چند تا از نوه هایش را روی بخاری گذاشته است
[ترجمه گوگل]او عکس های همه نوه هایش را در قوطی عکس می گیرد
[ترجمه گوگل]او عکس های همه نوه هایش را در قوطی عکس می گیرد
15. There were photographs of all her children proudly displayed on the mantelpiece.
[ترجمه ترگمان]عکس همه فرزندانش را با غرور و افتخار روی طاقچه بخاری نصب کرده بود
[ترجمه گوگل]عکس هایی از تمام فرزندانش که با افتخار نشان داده شده در اتاق خواب بودند، وجود داشت
[ترجمه گوگل]عکس هایی از تمام فرزندانش که با افتخار نشان داده شده در اتاق خواب بودند، وجود داشت
پیشنهاد کاربران
شومینه
سر بخاری - پیش بخاری
کلمات دیگر: