1. The characterizing ingredients of sherbet include fruits and fruit juices.
[ترجمه ترگمان]ترکیبات مشخص شربت، میوه ها و آب میوه را شامل می شوند
[ترجمه گوگل]مواد تشکیل دهنده شربت شامل میوه ها و میوه ها می باشد
2. I suggested we stop at a bar for sherbet - the latest thing, sprinkled with ginger.
[ترجمه ترگمان]من پیشنهاد کردم که در یک بار برای شربت توقف کنیم - آخرین چیزی که با زنجبیل می خورد
[ترجمه گوگل]من پیشنهاد دادیم که در نوار برای شربت بمانیم - آخرین چیزی که با زنجبیل پوشیده شده است
3. For dessert, cover lime sherbet with a blanket of chocolate chips or chocolate sandwich cookie chunks.
[ترجمه ترگمان]برای دسر، شربت لیمو را با یک پتو از چیپس شکلات و یا تکه های کلوچه شکلاتی پوشش دهید
[ترجمه گوگل]برای دسر، سورمه ای آهک را با یک پتو از تراشه های شکلات یا کوکی های ساندویچ شکلات پوشش دهید
4. Displays zesty citrus and sherbet aromas on the nose and full-bodied apple and melon flavors with a creamy mouth feel.
[ترجمه ترگمان]طعم مرکبات و دسر مرکبات را در بینی و بوی پنیر سالم و طعم های میوه با دهان کرم نمایش می دهد
[ترجمه گوگل]عطر و بوی نامطبوع مرکبات و شربت را بر روی بینی و سیب پر از سیب و طعم خربزه با احساس دهان کرم نشان می دهد
5. Sherbet is made with fruits and ice.
[ترجمه ترگمان]Sherbet با میوه ها و یخ درست شده است
[ترجمه گوگل]شربت با میوه ها و یخ ساخته شده است
6. I ordered ice cream, not sherbet.
[ترجمه ترگمان] بستنی سفارش دادم، نه شربت
[ترجمه گوگل]من دستور بستنی دادم نه شربت
7. I ordered a sherbet, not ice cream.
[ترجمه ترگمان] من بستنی سفارش دادم، نه بستنی
[ترجمه گوگل]من دستور دادم شربت، نه بستنی
8. Sherbet lemons are hard candies filled with dry sherbet powder.
[ترجمه ترگمان]آب نبات لیمویی آب نبات ها سفت و پر از پودر پر از شربت خشک هستند
[ترجمه گوگل]لیمو شیرینی ها آب نبات های سخت پر از پودر شربت خشک است
9. Sugar, syrup, julep, sherbet, and marzipan are all Arabic in origin, though none of them would have featured on the grocery list of an Elizabethan housewife.
[ترجمه ترگمان]شکر، شربت، ویسکی، ویسکی، و marzipan همه عربی هستند، هر چند هیچ یک از آن ها در لیست خرید یک زن خانه دار در دوران الیزابت حضور نداشتند
[ترجمه گوگل]شکر، شربت، خلخال، شربت و مارزیپان همه عربی هستند، هرچند هیچ کدام از آنها در فهرست خواروبار خانم الایزانت وجود نداشت
10. Drink water scented with fennel, sherbet.
[ترجمه ترگمان] آب بنوشید با رازیانه، شربت
[ترجمه گوگل]آب را با عطر و طعم خوش شان بنوشید
11. The guests were drinking coffee, lemonade, or sherbet.
[ترجمه ترگمان]مهمانان قهوه می خوردند، لیموناد، لیموناد یا شربت
[ترجمه گوگل]مهمانان قهوه، لیموناد یا شربت را نوشیدند
12. Fresh coffee and cookies, punch with ginger ale and lime sherbet floating in it.
[ترجمه ترگمان]قهوه و کلوچه تازه، مشت و شربت زنجبیل در آن شناور بودند
[ترجمه گوگل]قهوه تازه و کوکی ها، پانچ با زنجبیل آلو و سربیت آهک شناور در آن
13. Now they were dying in the snow, feeling nothing, turning the snow to the color of raspberry sherbet.
[ترجمه ترگمان]حالا داشتند در برف می مردند، احساس نکرده بودن برف به رنگ شربت تمشک بود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر آنها در برف در حال مرگ بودند، احساس هیچ چیز، تبدیل برف به رنگ تمشک ترشی
14. To one side, dropped unnoticed, lay a silver cup which had not contained sherbet.
[ترجمه ترگمان]یک طرف، بدون جلب توجه، یک فنجان نقره ای که حاوی شربت نبود دراز کشید
[ترجمه گوگل]به یک طرف، بی توجهی کرد، یک جام نقره ای که شربت را نداشت، گذاشت