1. The economic boom sent property prices skyrocketing.
[ترجمه ترگمان]جهش اقتصادی قیمت ملک را به طرز سرسام آوری بالا برد
[ترجمه گوگل]رونق اقتصادی موجب افزایش قیمت ملک شد
2. Housing prices have skyrocketed in recent months.
[ترجمه ترگمان]قیمت مسکن در ماه های اخیر به شدت افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]قیمت مسکن در ماه های اخیر افزایش یافته است
3. Production has dropped while prices and unemployment have skyrocketed.
[ترجمه ترگمان]تولید کاهش یافته است در حالی که قیمت ها و بیکاری بالا رفته است
[ترجمه گوگل]تولید کاهش یافته است در حالیکه قیمت ها و بیکاری به سرعت افزایش یافته است
4. The trade deficit has skyrocketed.
[ترجمه ترگمان]کسری تجاری به شدت افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]کسری تجاری به سرعت افزایش یافته است
5. Wages and prices have skyrocketed.
[ترجمه ترگمان]دست مزد و قیمت ها افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]دستمزدها و قیمت ها به سرعت افزایش یافته است
6. Two years ago, once-stagnant rents started to skyrocket, and the value of his duplex increased dramatically.
[ترجمه ترگمان]دو سال پیش، اجاره ها به شدت افزایش یافت و ارزش of به طور چشمگیری افزایش یافت
[ترجمه گوگل]دو سال پیش، اجاره یک بار راکد شروع به صعود کرد، و ارزش دوبلکس او به طرز چشمگیری افزایش یافت
7. Prices skyrocket, so that price levels must be written in scientific notation.
[ترجمه ترگمان]قیمت ها به طرز سرسام آوری افزایش یافته است، به طوری که سطح قیمت باید با نماد علمی نوشته شود
[ترجمه گوگل]قیمت ها به شدت افزایش می یابد، به طوری که سطح قیمت ها باید در نشانه های علمی نوشته شود
8. As housing costs on China's mainland skyrocket -- raising concerns of a property bubble there -- monied buyers are heading abroad, moving into markets that look, in comparison, like a bargain.
[ترجمه ترگمان]همانطور که هزینه های مسکن در سرزمین اصلی چین به طرز سرسام آوری بالا می رود - - افزایش نگرانی ها در مورد یک حباب دارایی در آنجا - - خریداران در حال حرکت به خارج از کشور هستند و در مقایسه مثل یک معامله به بازار نگاه می کنند
[ترجمه گوگل]به عنوان هزینه های مسکن در سرتاسر سرزمین اصلی چین - افزایش نگرانی حباب دارایی وجود دارد - خریداران مرسوم خارج از کشور هستند، در حال حرکت به بازارهای که به نظر می رسد، در مقایسه، مانند یک معامله
9. Do you curse? Does your pressure skyrocket? Do you try and bump them?
[ترجمه ترگمان]تو نفرین می کنی؟ ضربان قلبت مثل موشک بالا میره؟ سعی می کنی اونا رو بزنی؟
[ترجمه گوگل]لعنت کن آیا فشار رو به افزایش است؟ آیا شما سعی می کنید و به آنها ضربه بزنید؟
10. Only in Canada will the temperature skyrocket to 29 degrees celsius.
[ترجمه ترگمان]دما در کانادا به ۲۹ درجه سانتیگراد افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]دما در کانادا تنها به 29 درجه سانتیگراد افزایش خواهد یافت
11. It's no wonder suicide rates skyrocket this time of year.
[ترجمه ترگمان]تعجبی ندارد که این بار در سال جاری نرخ خودکشی به شدت افزایش یافت
[ترجمه گوگل]در این زمان، نرخ خودکشی شگفت انگیز افزایش پیدا نکرده است
12. I saw the skyrocket last night.
[ترجمه ترگمان]من دیشب موشک رو دیدم
[ترجمه گوگل]آسمان شب را دیدم
13. Its currency would skyrocket -- meaning the loss of its competitive low - cost - producer edge . Or, U.
[ترجمه ترگمان]ارزش پول آن به شدت افزایش خواهد یافت - - یعنی از دست دادن لبه تولید کننده کم هزینه آن یا، U
[ترجمه گوگل]ارز آن به سرعت رشد می کند - به این معنی از دست دادن رقابت کم هزینه - لبه تولید کننده یا، U
14. Does your blood pressure skyrocket? Do you try and bump them?
[ترجمه ترگمان]فشار خونت بالا میره؟ سعی می کنی اونا رو بزنی؟
[ترجمه گوگل]آیا فشار خون شما به شدت افزایش می یابد؟ آیا شما سعی می کنید و به آنها ضربه بزنید؟
15. The example of skyrocket shows how to implement the game application.
[ترجمه ترگمان]نمونه ای از طرز سرسام آوری نحوه اجرای برنامه بازی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]مثال شتاب سنج نشان می دهد که چگونه برنامه بازی را اجرا کنید