1. the students' long litany of complaints
فهرست طولانی شکایات دانشجویان
2. She remained in the doorway, listening to his litany of complaints against her client.
[ترجمه ترگمان]او در آستانه در ماند و به litany و شکایات خود در مقابل موکلش گوش داد
[ترجمه گوگل]او در در ورودی باقی ماند، با گوش دادن به چندین شکایت علیه مشتری او
3. The manufacturers are reported to have received a litany of complaints from dissatisfied customers.
[ترجمه ترگمان]گزارش شده است که تولید کنندگان یک سلسله شکایت از مشتریان ناراضی دریافت کرده اند
[ترجمه گوگل]تولیدکنندگان گزارش شده اند که تعداد زیادی شکایت از مشتریان ناراضی دریافت کرده اند
4. A litany of nits, ringworm, fleas and unmentionables . . . But as the weeks and months passed, everything changed.
[ترجمه ترگمان]تصاویری از حشرات، عفونت قارچی، کک و چروک، اما چون هفته ها و ماه ها گذشت، همه چیز عوض شد
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از نیت، کرم قارچ، کک و غیره اما با گذشت چند هفته و چند ماه، همه چیز تغییر کرد
5. That was the rich man's panacea for the litany of ills of the poor.
[ترجمه ترگمان]این داروی مسکن مرد ثروتمندی بود که برای the گران بهای فقرا تجویز می کرد
[ترجمه گوگل]این پانزدهای ثروتمند برای بسیاری از بیماریهای فقیر بود
6. Erik chronicled a litany of childhood horrors during eight days under direct examination.
[ترجمه ترگمان]اریک در طی هشت روز تحت معاینه مستقیم، یک سلسله وحشت از دوران کودکی را شرح داد
[ترجمه گوگل]اریک در طول هشت روز تحت معاینه مستقلی از یک حادثه دوران کودکی سخن گفت
7. Litany of the chariot as it moves on its runners, he wrote.
[ترجمه ترگمان]در حالی که دعا می کرد ارابه را که روی runners حرکت می کرد ستایش کند، نوشت:
[ترجمه گوگل]او نوشت که الیانا از ارابه به عنوان دونده های آن حرکت می کند
8. As Joe Aliff went through his litany of death, his own sadness came into me.
[ترجمه ترگمان]همان طور که جو Aliff دعای مرگ را مرور می کرد، اندوه خودش به سراغم آمد
[ترجمه گوگل]همانطور که جو آلفیف از طریق مرگش از مرگش گذشت، غم و اندوه او به من رسید
9. The litany was long and gruesome.
[ترجمه ترگمان]دعا طولانی و مخوف بود
[ترجمه گوگل]لاتینی بلند و خشن بود
10. For the end of her litany, Dalim reserved a very special prayer, one that she herself composed.
[ترجمه ترگمان]برای پایان نماز او، Dalim دعای بسیار مخصوص را برای خود ذخیره کرده بود که خودش ساخته بود
[ترجمه گوگل]برای پایان دادن به سخنان او، دالیم یک نماز بسیار ویژه را حفظ کرد، یکی که او خودش را تشکیل می داد
11. A part of the Democratic campaign litany is the claim that Republicans cut spending for Medicare.
[ترجمه ترگمان]بخشی از تظاهرات انتخاباتی حزب دموکرات، این ادعا است که جمهوری خواهان مخارج بیمه مراقبت های پزشکی را کاهش داده اند
[ترجمه گوگل]بخشی از کمیته مبارزه با دموکرات ها این ادعا است که جمهوری خواهان هزینه های مدیکر را کاهش می دهند
12. It was quite a litany of aggression, even though on at least one count she was entirely innocent!
[ترجمه ترگمان]حتی یک دقیقه هم نگذشته بود که او کام لا بی گناه بود
[ترجمه گوگل]این کاملا بی رحمانه از تجاوز بود، هر چند که حداقل یک شمارش بود که کاملا بی گناه بود!
13. Football, with its litany of gratuitous violence, is the culprit.
[ترجمه ترگمان]فوتبال با litany خشونت gratuitous متهم است
[ترجمه گوگل]فوتبال، با تعداد زیادی از خشونت بی قید و شرط، مقصر است
14. And so on down the years the litany of excitement and drama has continued.
[ترجمه ترگمان]و پس از گذشت سال ها، آهنگ هیجان و درام همچنان ادامه دارد
[ترجمه گوگل]و به همین ترتیب، سال های سال، تعداد زیادی از هیجان و درام ادامه دارد