• an unmade bed has not had the bedclothes neatly arranged after it was last slept in.
unmade
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. She rushed off to work leaving her bed unmade.
[ترجمه ترگمان]با عجله به طرف کار خود رفت و از بس تر بیرون رفت
[ترجمه گوگل]او به کار خود ادامه داد و رختخواب خود را بی حرکت کرد
[ترجمه گوگل]او به کار خود ادامه داد و رختخواب خود را بی حرکت کرد
2. Actors' reputations have been made and unmade on this London stage.
[ترجمه ترگمان]شهرت بازیگران در این مرحله از لندن ساخته و ساخته شده است
[ترجمه گوگل]شهرت بازیگران در این مرحله لندن ساخته شده است
[ترجمه گوگل]شهرت بازیگران در این مرحله لندن ساخته شده است
3. The beds are unmade and still warm.
[ترجمه ترگمان]تخت ها پایین و هنوز گرم هستند
[ترجمه گوگل]تختخواب بی نظیر و هنوز گرم است
[ترجمه گوگل]تختخواب بی نظیر و هنوز گرم است
4. A nightdress lay across the unmade bed.
[ترجمه ترگمان]یک لباس خواب روی تخت خواب نامرتب افتاده بود
[ترجمه گوگل]یک شب پیراهن در کنار تخت بی نظیر قرار دارد
[ترجمه گوگل]یک شب پیراهن در کنار تخت بی نظیر قرار دارد
5. Exhausted, he collapsed on to the unmade bed, fell asleep, but still woke the next morning at four thirty.
[ترجمه ترگمان]چون خسته و تحلیل رفته بود روی تخت خواب نامرتب به خواب رفت، اما صبح روز بعد در ساعت چهار و نیم بیدار شد
[ترجمه گوگل]خسته شده، او را به تخت بی حرکت فرو ریخت، خوابید، اما هنوز صبح روز بعد در چهار چهارده بیدار شد
[ترجمه گوگل]خسته شده، او را به تخت بی حرکت فرو ریخت، خوابید، اما هنوز صبح روز بعد در چهار چهارده بیدار شد
6. She flopped down on an unmade king-sized bed, staring at me as she took up a cigarette and lit it.
[ترجمه ترگمان]روی تختی که به اندازه یک تخت بزرگ بود پایین افتاد و وقتی سیگار را برداشت و آن را روشن کرد، به من خیره شد
[ترجمه گوگل]او در یک تخت بدون تردید به اندازه یک تختخواب کثیف فرو رفت و به من نگاه کرد، وقتی سیگار میکشد و آن را روشن میکند
[ترجمه گوگل]او در یک تخت بدون تردید به اندازه یک تختخواب کثیف فرو رفت و به من نگاه کرد، وقتی سیگار میکشد و آن را روشن میکند
7. The hungover handjob athwart the unmade bed - you can't do it.
[ترجمه ترگمان]خماری از روی تخت خواب نامرتب رد می شود - تو نمی توانی این کار را بکنی
[ترجمه گوگل]Handjob hungover را در معرض تخت بی نظیر قرار می دهد - شما نمی توانید این کار را انجام دهید
[ترجمه گوگل]Handjob hungover را در معرض تخت بی نظیر قرار می دهد - شما نمی توانید این کار را انجام دهید
8. Sprawled across the unmade bed is Jamie, a blanket over him.
[ترجمه ترگمان]روی تخت خواب نامرتب، جیمی، یک پتو روی او افتاده بود
[ترجمه گوگل]در سراسر تخت نابود شده، جیمی، پتو روی او است
[ترجمه گوگل]در سراسر تخت نابود شده، جیمی، پتو روی او است
9. An oil lamp stood by the unmade bed.
[ترجمه ترگمان]یک چراغ نفتی در کنار تخت خواب نامرتب قرار داشت
[ترجمه گوگل]یک چراغ نفتی با تخت بی نظیر ایستاده بود
[ترجمه گوگل]یک چراغ نفتی با تخت بی نظیر ایستاده بود
10. Many residents with frontages on to unmade roads had already contributed 50 percent of the cost of the work.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از ساکنان با frontages بر روی جاده ها از هم اکنون ۵۰ درصد هزینه این کار را تامین کرده اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از ساکنان با خط مقدم بر روی ساختن جاده ها تا کنون 50 درصد هزینه های کار را پرداخت کرده اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از ساکنان با خط مقدم بر روی ساختن جاده ها تا کنون 50 درصد هزینه های کار را پرداخت کرده اند
11. The bedroom door was open: the bed was unmade and there were two mugs on the dressing table.
[ترجمه ترگمان]در اتاق خواب باز بود، تخت خواب نامرتب بود و دو فنجان روی میز توالت قرار داشت
[ترجمه گوگل]درب اتاق خواب باز بود و تخت بیرون زده بود و دو لیوان روی میز روتختی وجود داشت
[ترجمه گوگل]درب اتاق خواب باز بود و تخت بیرون زده بود و دو لیوان روی میز روتختی وجود داشت
12. On a rocky unmade track through the olive groves, we might have strayed through a time warp into a Biblical landscape.
[ترجمه ترگمان]در مسیر ناهمواری از میان درختان زیتون، ممکن بود تا زمانی که به یک منظره کتاب مقدس تبدیل می شدیم، سرگردان می شدیم
[ترجمه گوگل]در یک مسیر بی رحم سنگی از طریق گیاهان زیتون، ممکن است ما را از طریق زمان پیچ و تاب به یک چشم انداز کتاب مقدس
[ترجمه گوگل]در یک مسیر بی رحم سنگی از طریق گیاهان زیتون، ممکن است ما را از طریق زمان پیچ و تاب به یک چشم انداز کتاب مقدس
13. Appointments have been made and unmade speed, which has contributed to an unwelcome appearance of instability.
[ترجمه ترگمان]قرارها ایجاد شده و سرعت از بین رفته، که منجر به ظهور ناخوشایند بی ثباتی شده است
[ترجمه گوگل]قرار ملاقات ها و سرعت ناپدید شده است که به ظاهر ناخوشایند بی ثباتی کمک کرده است
[ترجمه گوگل]قرار ملاقات ها و سرعت ناپدید شده است که به ظاهر ناخوشایند بی ثباتی کمک کرده است
14. The place consisted of straggling unmade road which was lined on either side by small houses.
[ترجمه ترگمان]این مکان عبارت بود از straggling که در دو طرف خانه های کوچک چیده شده بود
[ترجمه گوگل]این مکان شامل جاده سازی غیرمجاز بود که در هر طرف توسط خانه های کوچک روی آن قرار داشت
[ترجمه گوگل]این مکان شامل جاده سازی غیرمجاز بود که در هر طرف توسط خانه های کوچک روی آن قرار داشت
پیشنهاد کاربران
نامرتب
مثلا در مورد رختخواب: مرتب نکردن آن پس از برخاستن
مثلا در مورد رختخواب: مرتب نکردن آن پس از برخاستن
بهم ریخته ( رختخواب ) ، ناهموار ( جاده )
کلمات دیگر: