کلمه جو
صفحه اصلی

enslaved


(verb transitive) بنده کردن، غلام کردن

انگلیسی به فارسی

بردگی، بنده کردن، غلام کردن


انگلیسی به انگلیسی

• held in slavery

جملات نمونه

1. they enslaved artisans and sent them to mongolia
آنان صنعتگران را به بردگی درمی آوردند و به مغولستان می فرستادند.

2. her beauty enslaved many young men
زیبایی او جوانان بسیاری را اسیر کرد.

3. workers who were enslaved by poverty and ignorance
کارگرانی که در بند فقر و جهالت بودند

4. Women in this region were enslaved by poverty.
[ترجمه ترگمان]زنان در این منطقه با فقر اسیر شدند
[ترجمه گوگل]زنان در این منطقه تحت فقر قرار گرفتند

5. They've been enslaved and had to do what they were told.
[ترجمه ترگمان]ان ها اسیر بودند و مجبور بودند کاری را که به آن ها گفته اند انجام دهند
[ترجمه گوگل]آنها بردگی و مجبور به انجام آنچه گفته شد

6. Her beauty enslaved many young men.
[ترجمه fateme] زیبایی او جوانان زیادی را اسیر کرده بود : ( (
[ترجمه ترگمان]زیبایی او بسیاری از جوانان را برده بود
[ترجمه گوگل]زیبایی او را بردگان بسیاری از مردان جوان

7. We are increasingly enslaved by technology.
[ترجمه ترگمان]ما به طور فزاینده ای با تکنولوژی اسیر هستیم
[ترجمه گوگل]ما به طور فزاینده ای از طریق تکنولوژی به بردگی می رویم

8. Someone was enslaved to her.
[ترجمه ترگمان]کسی او را اسیر کرده بود
[ترجمه گوگل]کسی به او محاصره شد

9. Entire populations were enslaved.
[ترجمه ترگمان]همه جمعیت به بردگی گرفته شدند
[ترجمه گوگل]تمام جمعیت ها به بردگی رسیدند

10. George was born to an enslaved African mother.
[ترجمه ترگمان]جورج در یک مادر اسیر آفریقایی به دنیا آمد
[ترجمه گوگل]جورج به یک مادر آفریقایی بردگان متولد شد

11. Our civilization remains enslaved to materialism.
[ترجمه ترگمان]تمدن ما همچنان اسیر مادی گرایی است
[ترجمه گوگل]تمدن ما همچنان به ماتریالیسم تحمیل شده است

12. She seemed enslaved by hatred.
[ترجمه ترگمان]او اسیر کینه به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]او به تنهایی نفرت گرفت

13. We must either command them or be enslaved by them.
[ترجمه ترگمان]ما باید به آن ها فرمان دهیم و یا آن ها را اسیر خود سازیم
[ترجمه گوگل]ما باید آنها را فرمانده یا آنها را به بردگی بکشیم

14. It is enslaved to the motor car, surrounded by great road ramps, and dominated by an unpleasant multi-storey car-park.
[ترجمه ترگمان]این کامیون متعلق به خودروی موتور است که توسط ramps جاده بزرگ احاطه شده است و توسط یک پارکینگ چند طبقه نامطبوع احاطه شده است
[ترجمه گوگل]این خودرو به وسیله رمپ های بزرگ جاده محاصره می شود و توسط پارک ماشین چند طبقه ای ناخوشایند تحت سلطه قرار می گیرد

پیشنهاد کاربران

به بردگی گرفتن

اسیر کردن

برده


کلمات دیگر: