1. We further found that certain physical and physiologic profiles put children at risk for specific types of learning and psychological problems.
[ترجمه ترگمان]ما به این نتیجه رسیدیم که پروفایل های فیزیکی و فیزیولوژیک بدن کودکان را در معرض خطر انواع خاصی از مشکلات یادگیری و روانشناسی قرار می دهد
[ترجمه گوگل]ما بیشتر متوجه شدیم که برخی از پروفایل های فیزیکی و فیزیولوژیکی کودکان را در معرض انواع خاصی از یادگیری و مشکلات روانی قرار می دهد
2. Neonatal physiologic jaundice due to an enzyme deficiency is hepatic in origin.
[ترجمه ترگمان]یرقان نوزادان در بدن به علت نقص آنزیم در اصل در کبد قرار دارد
[ترجمه گوگل]زردی فیزیولوژیکی نوزادان به علت کمبود آنزیمی در ابتدای کبد است
3. As a result, fact is not based on physiologic - psychological idea, but on the self - evident concept.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، واقعیت مبتنی بر ایده physiologic - روانشناسی نیست، بلکه بر روی مفهوم خود بدیهی است
[ترجمه گوگل]در نتیجه، واقعیت مبتنی بر ایده فیزیولوژیک - روانشناختی نیست، بلکه بر مفهوم خودآزمایی است
4. This increase is physiologic with a normal menstrual cycle.
[ترجمه ترگمان]این افزایش، یک چرخه قاعدگی طبیعی است
[ترجمه گوگل]این افزایش فیزیولوژیک با یک دوره طبیعی قاعدگی است
5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
6. Sleep is the physiologic and psychologic need for the body.
[ترجمه ترگمان]خواب یک فیزیولوژیک و ضروری برای بدن است
[ترجمه گوگل]خواب نیاز فیزیولوژیک و روانشناختی برای بدن است
7. Discussion: External rotation using postoperative physiologic loads affects gap formation and tendon strain between anterior and posterior supraspinatus tendon regions.
[ترجمه ترگمان]بحث: گردش خارجی با استفاده از postoperative فیزیولوژیک، شکل گیری شکاف و strain tendon بین مناطق anterior و عقبی supraspinatus را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه گوگل]بحث چرخش خارجی با استفاده از بارهای فیزیولوژیک پس از عمل، باعث ایجاد شکاف و تاندون در ناحیه تاندون سوپراسپیناتوس قدامی و خلفی می شود
8. Abstract: Quorum - sensing is a physiologic accommodation of bacterial in gene expression according to its quorum.
[ترجمه ترگمان]چکیده: تشخیص Quorum یک خوابگاه فیزیولوژیک در حالت ژن مطابق با حد نصاب آن است
[ترجمه گوگل]چکیده قوروم - حساسیت یک محل فیزیولوژیک باکتریایی در بیان ژن با توجه به مقدار آن است
9. An analogic processing circuit for weak physiologic electric signal, which has been developed in the course of researching ventricular late potential, is introduced in this paper.
[ترجمه ترگمان]یک مدار پردازش analogic برای سیگنال الکتریکی فیزیولوژیک، که در جریان تحقیق در رابطه با پتانسیل late، توسعه یافته است، در این مقاله معرفی شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله یک مدار پردازش مشابه برای سیگنال الکتریکی فیزیکی ضعیف که در جریان تحقیق پتانسیل اواخر بطنی توسعه داده شده است
10. Of light, down- grade of visual sensitivity (100%), physiologic blind spot (38%), and paracentral scotoma (38%).
[ترجمه ترگمان]از نور، درجه حساسیت دیداری (۱۰۰ %)، نقاط کور فیزیولوژیک (۳۸ %)، و paracentral scotoma (۳۸ %)
[ترجمه گوگل]از نور، ضعف حساسیت بصری (100٪)، نقطه کوری فیزیولوژیک (38٪) و اسکاتوم پاراکتالال (38٪)
11. Current antidiarrheal therapy is less physiologic, often working through inhibition of intestinal movement leading to potential complications.
[ترجمه ترگمان]درمان antidiarrheal فعلی، فیزیولوژیک است و اغلب با مهار حرکات روده ای که منجر به مشکلات بالقوه می شود، کار می کند
[ترجمه گوگل]درمان آنتی دیاریال فعلی فیزیولوژیک کمتری است که اغلب از طریق مهار حرکت روده ای منجر به عوارض بالقوه می شود
12. Objective: To survey the anatomical physiologic functions of the myocardialbridge.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی کارکرده ای آناتومی بدن of
[ترجمه گوگل]هدف بررسی توابع فیزیولوژیک آناتومی رگ های قلب می باشد
13. Use physiologic and biochemical index to discuss induced resistance mechanism.
[ترجمه ترگمان]از شاخص بیوشیمیایی و بیوشیمیایی برای بحث در مورد مکانیزم مقاومت القایی استفاده کنید
[ترجمه گوگل]از شاخص فیزیولوژیک و بیوشیمیایی برای بحث در مورد مکانیزم مقاومت القا شده استفاده کنید
14. Natural physiologic controls precisely regulate the amount of ascorbate absorbed by the body when it is taken orally.
[ترجمه ترگمان]کنترل های طبیعی بدن، دقیقا میزان جذب شده توسط بدن را هنگامی که به صورت شفاهی گرفته می شود، تنظیم می کند
[ترجمه گوگل]کنترل های فیزیولوژیکی طبیعی دقیقا مقدار آسکوربات جذب شده توسط بدن را هنگامی که آن را به صورت خوراکی جذب می شود تنظیم می کند
15. The degree of immunity depends on the physiologic condition of the human subject.
[ترجمه ترگمان]درجه ایمنی به شرایط فیزیولوژیک بدن انسان بستگی دارد
[ترجمه گوگل]درجه ایمنی بستگی به شرایط فیزیولوژیکی موضوع انسانی دارد