کلمه جو
صفحه اصلی

armed forces


معنی : نیروهای مسلح
معانی دیگر : نیروهای مسلح (زمینی و هوایی و دریایی)، نیروهای جنگ آماد، مجموع نیروهای زمینی و هوایی و دریایی

انگلیسی به فارسی

مجموع نیروهای زمینی و هوایی و دریایی، نیروهای مسلح


نیروهای مسلح، مجموع نیروهای زمینی و هوایی و دریایی، نیروهای ارتشی


انگلیسی به انگلیسی

اسم جمع ( plural noun )
• : تعریف: all the military forces of a nation or group of nations.
مشابه: armament, force, military, service

• security forces, military forces
the armed forces of a country are its army, navy, and air force.

مترادف و متضاد

نیروهای مسلح (اسم)
armed forces

military forces


Synonyms: armament, armed services, defense forces, fighting machine, military, military service, service, troops


جملات نمونه

1. It was decided that all men in the armed forces should qualify for the franchise.
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفته شد که همه افراد نیروهای مسلح باید به این امتیاز دست یابند
[ترجمه گوگل]تصمیم گرفت که تمام مردان در نیروهای مسلح باید حق امتیاز را کسب کنند

2. The Armed Forces could do away with conscription and go over to a volunteer system.
[ترجمه ترگمان]نیروهای مسلح می توانند با خدمت سربازی کنار بیایند و به یک سیستم داوطلب بروند
[ترجمه گوگل]نیروهای مسلح می توانند با رشوه خواری کنار بیایند و به سیستم داوطلبانه بروند

3. This company has purveyed clothing to the armed forces for generations.
[ترجمه ترگمان]این شرکت لباس purveyed برای نسل های مسلح دارد
[ترجمه گوگل]این شرکت برای نسل ها لباس های نیروهای مسلح را در اختیار دارد

4. You're listening to the American Armed Forces Network.
[ترجمه ترگمان]شما به شبکه نیروهای مسلح آمریکا گوش می دهید
[ترجمه گوگل]شما به شبکه نیروهای مسلح آمریکا گوش می دهید

5. Morale in the armed forces was at rock bottom.
[ترجمه ترگمان]Morale در نیروهای مسلح در پایین صخره قرار داشت
[ترجمه گوگل]روحیه در نیروهای مسلح در پایین سنگ بود

6. President Truman desegregated the American armed forces in 194
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور ترومن، نیروهای مسلح آمریکا را در ۱۹۴ به حالت تعلیق در آورد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور ترومن نیروهای مسلح آمریکا را در 194 جدا کرد

7. The president is chief of the armed forces.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور رئیس نیروهای مسلح است
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور رئیس نیروهای مسلح است

8. Loyal armed forces launched a counter-attack against the rebels.
[ترجمه ترگمان]نیروهای مسلح وفادار یک حمله متقابل را علیه شورشیان آغاز کردند
[ترجمه گوگل]نیروهای مسلح متعلق به ضد شورش علیه شورشیان راه اندازی کردند

9. He was to be the commander-in-chief of the armed forces.
[ترجمه ترگمان]او قرار بود فرمانده کل نیروهای مسلح باشد
[ترجمه گوگل]او باید فرمانده کل نیروهای مسلح باشد

10. The US is continually building up its armed forces.
[ترجمه ترگمان]ایالات متحده مدام نیروهای مسلح خود را می سازد
[ترجمه گوگل]ایالات متحده به طور مداوم نیروهای مسلح خود را احیا می کند

11. The armed forces were on high alert to guard against any retaliation.
[ترجمه ترگمان]نیروهای مسلح در آماده باش کامل برای محافظت در برابر هر گونه اقدام تلافی جویانه بودند
[ترجمه گوگل]نیروهای مسلح به شدت هشدار دادند تا از انتقام جویی محافظت کنند

12. The armed forces were prepared to repulse any attacks.
[ترجمه ترگمان]نیروهای مسلح برای دفع هر گونه حمله آماده بودند
[ترجمه گوگل]نیروهای مسلح آماده بودند تا هرگونه حمله را دفع کنند

13. The armed forces seem to have been taken by surprise by the ferocity of the attack.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که نیروهای مسلح از درنده خویی این حمله غافلگیر شده اند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که نیروهای مسلح توسط فریب حمله مورد غفلت قرار گرفته اند

14. She decided to join the armed forces.
[ترجمه ترگمان]او تصمیم گرفت به نیروهای مسلح بپیوندد
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت برای پیوستن به نیروهای مسلح

پیشنهاد کاربران

نیروهای مسلح ( ارتش، دریایی و هوایی )


کلمات دیگر: