کلمه جو
صفحه اصلی

rook


معنی : غراب، رخ، کلاغ زاغی، کلاه بردار، کلاغ سیاه، کلاهبرداری کردن
معانی دیگر : (جانور شناسی) زاغ (corvus frugilegus)، حقه باز، دغلکار، گوشبر، (از ریشه فارسی - شطرنج) رخ، قلعه، شطرنج ر، کلاه سیاه، کلاه زاغی

انگلیسی به فارسی

(شطرنج) رخ، کلاغ سیاه، کلاغ زاغی، کلاهبردار،کلاهبرداری کردن


روح، رخ، کلاغ سیاه، کلاغ زاغی، غراب، کلاه بردار، کلاهبرداری کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a black European bird, related to and resembling the crow, that nests in treetops in flocks.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: rooks, rooking, rooked
• : تعریف: to cheat, swindle, or overcharge.
مشابه: bilk, cheat, gyp, soak, sting, swindle
اسم ( noun )
• : تعریف: a chess piece that can move over any number of empty squares sideways or forward and backward; castle.
مشابه: castle

• castle, game piece that can move horizontally or vertically across an unlimited number of unoccupied squares (chess); swindler, cheat; one who cheats in games of chance; (zoology) black european bird of the crow family
cheat, swindle, deceive
a rook is a large black bird.
in chess, a rook is a piece which can move forwards, backwards, or sideways. a rook is also called a castle.

مترادف و متضاد

غراب (اسم)
crow, raven, rook, corvette

رخ (اسم)
countenance, face, castle, visage, slot, rook, roc, slit

کلاغ زاغی (اسم)
rook, crake, magpie

کلاه بردار (اسم)
crook, swindler, rook, hustler

کلاغ سیاه (اسم)
raven, rook

کلاهبرداری کردن (فعل)
defraud, rook

جملات نمونه

1. my rook took his horse
رخ من اسب او را کشت.

2. He sacrificed a rook in order to win his opponent's queen.
[ترجمه یحیی] او برای گرفتن وزیر حریف یک رخ قربانی کرد.
[ترجمه ترگمان]او یک قلعه را برای بردن ملکه حریف قربانی کرد
[ترجمه گوگل]او یک رکورد برای به دست آوردن ملکه حریف خود را قربانی کرد

3. He developed his rook by castling.
[ترجمه یحیی] او رخ خود را با قلعه رفتن گسترش داد.
[ترجمه ترگمان]rook را با castling توسعه داد
[ترجمه گوگل]او بوکسور خود را بوسیله ریخته گری توسعه داد

4. She captured the rook with her bishop on the 32nd move.
[ترجمه یحیی] او رخ را در حرکت 32 با فیل زد.
[ترجمه ترگمان]بعد از حرکت دوم، قلعه را با بیشاپ باز کرد
[ترجمه گوگل]او رول را با اسقف خود در حرکت 32 به دست آورد

5. After she had taken my rook, there was nothing I could really do except resign.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن که she را گرفت، کاری از دستم بر نمی آمد جز اینکه استعفا بدهم
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه رول خود را گرفته بود، هیچ کاری نمی توانستم بکنم جز استعفا

6. Out of the sky another rook flew and wheeled and then landed at the entrance to the place.
[ترجمه ترگمان]بیرون از آسمان، یک کلاغ دیگری پرواز کرد و چرخید و بعد به سمت در ورودی فرود آمد
[ترجمه گوگل]در خارج از آسمان، یک رگ پرواز کرد و چرخید و سپس در ورودی به محل فرود آمد

7. Confusion can arise over the identification of the rook and the crow.
[ترجمه ترگمان]سردرگمی می تواند از طریق شناسایی کلاغ و کلاغ به وجود آید
[ترجمه گوگل]سردرگمی می تواند بر شناسایی رگ و کلاغ رخ دهد

8. Who'll be the parson? I, said the Rook, With my little book, I'll be the parson.
[ترجمه ترگمان]چه کسی کشیش خواهد شد؟ گراچیک گفت: من، با کتاب کوچک خودم، من کشیش خواهم شد
[ترجمه گوگل]چه کسی خواهر زاده خواهد شد؟ من، گفت: رک، با کتاب کوچک من، من خواهم بود

9. This unexpected move serves to draw the black rook into the game.
[ترجمه ترگمان]این حرکت غیرمنتظره کمک می کند تا کلاغ سیاه را به بازی جلب کند
[ترجمه گوگل]این حرکت غیر منتظره در خدمت به منظور جلب رخ سیاه و سفید را به بازی

10. This was sacrificing a pawn to save a rook.
[ترجمه ترگمان]این داشت یه سرباز رو قربانی می کرد تا یه قلعه رو نجات بده
[ترجمه گوگل]این یک پیاده روی برای نجات یک رکورد بود

11. I, said Rook, With my little book, I'll be the person.
[ترجمه ترگمان]گراچیک گفت: من، با کتاب کوچک خودم، خودم خواهم بود
[ترجمه گوگل]من، گفت: روک، با کتاب کوچک من، من شخصا هستم

12. The rook that makes the castling move has not yet moved in the game.
[ترجمه ترگمان]The که حرکت castling را انجام می دهد هنوز در این بازی حرکت نکرده است
[ترجمه گوگل]رینگ که حرکت قلاب را انجام می دهد هنوز در بازی حرکت نکرده است

13. You will never win the heart of a rook or the mind of a knight.
[ترجمه ترگمان]هرگز قلب یک قلعه یا مغز یک شوالیه را نخواهی برد
[ترجمه گوگل]شما هرگز قلب رگ و یا ذهن یک شوالیه را برنده نخواهید شد

14. All squares between the rook and king before the castling move are empty.
[ترجمه ترگمان]تمام مربع های بین قلعه و پادشاه قبل از حرکت castling خالی است
[ترجمه گوگل]تمام مربع ها بین زوج و پادشاه قبل از حرکت قلعه خالی است

15. Does anyone sorrow for the rook, shot and hung up as a scarecrow?
[ترجمه ترگمان]آیا کسی هم دلش برای قلعه تنگ شده و مثل مترسکی آویزان است؟
[ترجمه گوگل]آیا کسی برای خنده دچار غم و اندوه می شود، به عنوان یک ترسناک شلیک می شود؟

پیشنهاد کاربران

رُخ ، مهره ای در بازی شطرنج که به شکل قلعه طراحی شده است

سر کسی را شیره ماایدن

To deprive of by deceiving

در شطرنج در زبان خارجی به معنی castle هم است که یعنی قلعه

کلاغ


کلمات دیگر: