معنی : توافق، تناسب، قابلیت قیاس، هم مقیاسی، هم اندازگی، همپیمانگی، قابلیت اندازه گیری
معانی دیگر : توافق، قابلیت قیاس، قابلیت اندازه گیری، هم مقیاسی، هم اندازگی، هم پیمانگی، تناسب
(ریاضی) توافق، قابلقیاس، قابلاندازهگیری، هممقیاسی، هماندازگی، همپیمانگی، تناسب
سازگاری، توافق، قابلیت قیاس، هم مقیاسی، هم اندازگی، همپیمانگی، تناسب، قابلیت اندازه گیری