کلمه جو
صفحه اصلی

leading role

انگلیسی به انگلیسی

• main part, most important role; starring role in a play (or film, etc.)

جملات نمونه

1. She gave a vibrant performance in the leading role in the school play.
[ترجمه ترگمان]او نقش فعالی در نقش رهبری در بازی مدرسه ایفا کرد
[ترجمه گوگل]او نقش پررنگ در نقش اصلی در بازی مدرسه ایفا کرد

2. The army played a leading role in organizing the attempted coup.
[ترجمه ترگمان]ارتش نقش رهبری را در سازماندهی کودتای نافرجام ایفا کرد
[ترجمه گوگل]ارتش نقش مهمی در سازماندهی کودتا داشت

3. He played a leading role in solving the problem.
[ترجمه ترگمان]او نقش مهمی در حل این مشکل بازی کرد
[ترجمه گوگل]او نقش مهمی در حل مسئله ایفا کرد

4. John's playing the leading role in this year's play.
[ترجمه ترگمان]جان نقش رهبری را در بازی امسال بازی می کند
[ترجمه گوگل]جان نقش اصلی در بازی امسال بازی می کند

5. Germany is playing a leading role on the international stage.
[ترجمه ترگمان]آلمان نقش رهبری را در مرحله بین المللی بازی می کند
[ترجمه گوگل]آلمان نقش مهمی در مرحله بین المللی بازی می کند

6. The leading role is played by a complete unknown.
[ترجمه ترگمان]نقش رهبری توسط یک فرد کاملا ناشناخته بازی می شود
[ترجمه گوگل]نقش اصلی توسط یک ناشناخته کامل بازی می شود

7. Who is in the leading role ?
[ترجمه ترگمان]چه کسی نقش رهبری را ایفا می کند؟
[ترجمه گوگل]چه کسی نقش اصلی را ایفا میکند؟

8. In despair, the theatre director recast the leading role.
[ترجمه ترگمان]در نومیدی کارگردان تئاتر نقش رهبری را روشن کرده است
[ترجمه گوگل]در ناامیدی، مدیر تئاتر نقش اصلی را بازیابی می کند

9. She was offered the leading role in the new TV series.
[ترجمه ترگمان]او نقش رهبری در مجموعه تلویزیونی جدید را به عهده داشت
[ترجمه گوگل]او نقش اصلی را در مجموعه تلویزیونی جدید ایفا کرد

10. Rigby was cast in the leading role.
[ترجمه ترگمان]Rigby نقش اول را ایفا کرد
[ترجمه گوگل]ریگی در نقش اصلی نقش داشت

11. The leading role in the film is costumed in medieval armor.
[ترجمه ترگمان]نقش پیشرو در این فیلم، ملبس به زره قرون وسطایی می باشد
[ترجمه گوگل]نقش اصلی در فیلم در زره های قرون وسطی لباس پوشیدنی است

12. She had a leading role in shaping party policy.
[ترجمه ترگمان]او نقش مهمی در شکل گیری سیاست حزب داشت
[ترجمه گوگل]او نقش مهمی در شکل دادن به سیاست حزب داشت

13. A young unknown played the leading role.
[ترجمه ترگمان]یک جوان ناشناس نقش رهبری را ایفا کرد
[ترجمه گوگل]ناشناخته جوان نقش اصلی را بازی کرد

14. Alan Bates took the leading role.
[ترجمه ترگمان]آلن بی تز نقش اول را بازی کرد
[ترجمه گوگل]آلن بیتس نقش اصلی را ایفا کرد

پیشنهاد کاربران

نقش اصلی ( در فیلم سینمایی )

نقش اول _نقش اصلی

نقش پیشرو

نقش رهبر نقش لیدر


کلمات دیگر: