کسی که دست و پا ندارد، بی دست و پا، کسی که نتواند به طور عادی فعالیت کند (بیشتر به دلیل روانی)، عاجز، وامانده، وامانده خراب، از کار افتاده، معیوب
basket case
کسی که دست و پا ندارد، بی دست و پا، کسی که نتواند به طور عادی فعالیت کند (بیشتر به دلیل روانی)، عاجز، وامانده، وامانده خراب، از کار افتاده، معیوب
انگلیسی به فارسی
کسی که دست و پا ندارد، بیدست و پا
کسی که نتواند بهطور عادی فعالیت کند (بیشتر به دلیل روانی)، عاجز، وامانده
خراب، ازکارافتاده، معیوب
انگلیسی به انگلیسی
• (slang) person who is extremely nervous or anxious and cannot function properly
مترادف و متضاد
nervous person
Synonyms: a bundle of nerves, nervous wreck, ninnyhammer, spastic, spaz
پیشنهاد کاربران
شخص سراسیمه و عصبی - دستپاچه شدن
شخص بدعنق و بی اعصاب
آدم مضطرب
مستأصل ( از شدت ناراحتی یا استرس قادر به فکر کردن یا انجام کاری نیست )
دست پاچه و دلواپس
مضطرب و عصبی
دست پاچه و دلواپس
مضطرب و عصبی
احساس ناامیدی و بی فایده بودن را داشتن
مثال :
. After running the marathon, Max felt like a basket case
مثال :
. After running the marathon, Max felt like a basket case
A country in a difficult economic or financial situation.
کلمات دیگر: