در سطح پایین، (کارمند و غیره) دون پایه، پایین رتبه، پست، فرومایه، مقام پست وکوچک
low level
در سطح پایین، (کارمند و غیره) دون پایه، پایین رتبه، پست، فرومایه، مقام پست وکوچک
انگلیسی به فارسی
پست، فرومایه، مقام پست وکوچک، در سطح پایین
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] سطح پایین یکی از دو سطح با وضعیت منطقی در سیستم منطقی دیجیتال که کمتر از سطح دیگر مثبت است . وقتی که هر دو سطح پایین و بالا منفی باشند می توان از مفهوم عکس استفاده کرد . یعنی سطحی که کمتر منفی باشد . ( مثبت تر باشد . ) به عنوان سطح یا وضعیت پایین در نطر گرفته می شود . )
جملات نمونه
1. low-level talks between the two governments
مذاکرات میان دو دولت در سطح پایین (کارمندان غیر ارشد)
پیشنهاد کاربران
نزدیک زمین
سطح پایین، دون پایه
کلمات دیگر: