کلمه جو
صفحه اصلی

miller


معنی : اسیابان، یکجور پروانه
معانی دیگر : آسیابدار، آسیابچی، آسیابان، رجوع شود به: milling machine، آرتور میلر (نمایشنامه نویس امریکایی - 1915)

انگلیسی به فارسی

میلر، اسیابان، یکجور پروانه


اسیابان، (جانورشناسی) یکجور پروانه


انگلیسی به انگلیسی

• family name
mill operator, mill owner; any of several types of moths

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] میلر

مترادف و متضاد

اسیابان (اسم)
miller

یکجور پروانه (اسم)
miller

جملات نمونه

1. pattern miller
فرز مدل تراشی

2. Much water runs by the mill that the miller knows not of.
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی آب در آسیا است که آسیابان از آن خبر ندارد
[ترجمه گوگل]آب خیلی زیاد توسط آسیاب اجرا می شود که میلز نمی داند

3. Too much water drowned the miller.
[ترجمه ترگمان]آب خیلی زیاد آسیابان را غرق کرد
[ترجمه گوگل]بیش از حد آب غرق میلزر

4. Every miller draws water to his own mill.
[ترجمه ترگمان] هر آسیابان با خودش آب میاره
[ترجمه گوگل]هر میلر آب را به کارخانه خود می کشد

5. There's a call from Mr. Miller of ABC.
[ترجمه ترگمان]یک تماس از آقای میلر سی بی سی
[ترجمه گوگل]یک تماس از آقای میلر ABC وجود دارد

6. Mr. Miller of ABC is on the line.
[ترجمه ترگمان]آقای میلر از سی بی سی در صف است
[ترجمه گوگل]آقای میلر ABC در خط است

7. You have a call from Mr. Miller of ABC.
[ترجمه ترگمان]شما یک تماس از آقای میلر سی بی سی دارید
[ترجمه گوگل]از Mr Miller از ABC تماس می گیرید

8. Miller is gloomy about the fate of the serious playwright in America.
[ترجمه ترگمان]میلر در مورد سرنوشت نمایش نامه نویس جدی در آمریکا ناراحت است
[ترجمه گوگل]میلر در مورد سرنوشت نمایشنامهنویس جدی در آمریکا متاسف است

9. Miller soon became a permanent fixture on the team.
[ترجمه ترگمان]او به زودی یک ثابت دائمی روی تیم پیدا کرد
[ترجمه گوگل]میلر به زودی یک تیم دائمی در تیم بود

10. Mueller changed his name to Miller when he became a U. S. citizen.
[ترجمه ترگمان]مولر زمانی که به آمریکا رسید، نام خود را به میلر تغییر داد اس هم وطن
[ترجمه گوگل]مولر نام خود را به میلر تغییر داد وقتی که او شهروند U S شد

11. Miller had smelled trouble the moment she said who she was.
[ترجمه ترگمان]در این لحظه، میلر بوی دردسر داده بود
[ترجمه گوگل]میلر وقتی که او گفت که او چه کسی بود، دردسر داشت

12. On the evidence of his latest exhibition, Miller is an artist who is past his best.
[ترجمه ترگمان]در آثار آخرین نمایشگاه او، میلر یک هنرمند است که از بهترین آثار خود گذشته است
[ترجمه گوگل]میلر در مدرک آخرین نمایشگاه خود یک هنرمند است که از گذشته خود بهترین است

13. Glenn Miller was one of the most famous bandleaders of the 1930s.
[ترجمه ترگمان]گلن میلر یکی از مشهورترین bandleaders دهه ۱۹۳۰ بود
[ترجمه گوگل]گلن میلر یکی از مشهور ترین خوانندگان دهه 1930 بود

14. Could I bother you to give the package to Mr. Miller?
[ترجمه ترگمان]میتونم به تو زحمت بدم که بسته رو به آقای \"میلر\" بدی؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم شما را ناراحت کنم تا بسته را به آقای میلر بسپارید؟


کلمات دیگر: