1. mimic tears
اشک های وانمودشده
2. the mimic spears of the opera stage
نیزه های دروغی (ساختگی) صحنه ی اپرا
3. to mimic the accent of a kashani man
تقلید لهجه ی یک مرد کاشی را درآوردن
4. he could mimic his boss well
او می توانست خوب ادای رئیسش را درآورد.
5. some animals mimic their environment
برخی حیوانات با محیط خود همگون می شوند.
6. The computer model is able to mimic very closely the actions of a golfer.
[ترجمه شیما] مدل کامپیوتر مذکور قادر به تقلید اکثر اعمال یک گلف باز است
[ترجمه ترگمان]مدل کامپیوتری قادر به تقلید از اقدامات یک گلف باز است
[ترجمه گوگل]مدل کامپیوتری قادر به تقلید از اقدامات یک گلف باز است
7. He could mimic all the teachers' accents.
[ترجمه ترگمان]او می توانست همه اساتید را تقلید کند
[ترجمه گوگل]او می تواند تمام لهجه های معلمان را تقلید کند
8. She was a splendid mimic and loved to imitate Winston Churchill.
[ترجمه ترگمان]تقلید می کرد و از ین ستون چرچیل خوشش می آمد
[ترجمه گوگل]او یک تقلید پر زرق و برق بود و دوست داشت وینستون چرچیل را تقلید کند
9. The symptoms of hyperventilation can mimic all the symptoms of anxiety and chronic stress.
[ترجمه فرهاد] علائم نفس نفس زدن می تواند از نشانه های اضطراب و استرس مزمن باشد
[ترجمه ترگمان]علایم of می توانند همه نشانه های اضطراب و استرس مزمن را تقلید کنند
[ترجمه گوگل]علائم hyperventilation می تواند تمام علائم اضطراب و استرس مزمن را تقلید کند
10. Neural networks are computer systems which mimic the workings of the brain.
[ترجمه ترگمان]شبکه های عصبی سیستم های کامپیوتری هستند که عملکرد مغز را تقلید می کنند
[ترجمه گوگل]شبکه عصبی سیستم کامپیوتری است که عملکرد مغز را تقلید می کند
11. Designing silicon chips to mimic human organs sounds fanciful.
[ترجمه ترگمان]استفاده از تراشه های سیلیکونی برای تقلید از اندام های انسان، عجیب به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]ساخت تراشه های سیلیکونی به منظور تقلید از ارگان های انسان به نظر می رسد فریبنده است
12. He could mimic anybody.
[ترجمه ترگمان] اون میتونه هر کسی رو تقلید کنه
[ترجمه گوگل]او می تواند کسی را تقلید کند
13. She learned to mimic at the age of five.
[ترجمه ترگمان]یاد گرفت که در پنج سالگی از او تقلید کند
[ترجمه گوگل]او در سن پنج سالگی تقلید کرد
14. Europe should not try to mimic Japan: we have to find our own path to successful modernisation.
[ترجمه ترگمان]اروپا نباید سعی کند از ژاپن تقلید کند: ما باید مسیر خود را برای پیشرفته سازی موفقیت آمیز بیابیم
[ترجمه گوگل]اروپا نباید سعی کند تقلید از ژاپن: ما باید مسیر خود را برای مدرنیزاسیون موفقیت آمیز پیدا کنیم
15. In a mirage the desert will mimic a lake.
[ترجمه فرهاد] در سراب بیابان به شکل دریاچه خواهد بود
[ترجمه ترگمان]صحرا در سرابی از دریاچه تقلید خواهد کرد
[ترجمه گوگل]در یک معبد بیابان یک دریاچه را تقلید می کند
16. The robot was programmed to mimic a series of human movements.
[ترجمه ترگمان]ربات برای تقلید از مجموعه ای از حرکات انسان برنامه ریزی شده بود
[ترجمه گوگل]این ربات برای تسخیر مجموعه ای از جنبش های انسانی برنامه ریزی شده بود