استقبال، تبریک گفتن، سلام دادن، درود گفتن
greeted
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
سلام و احوال پرسی
مواجه شدن
به حساب آوردن، ( واجد چیزی ) دانستن
خوشامد گفتن
احوال پرسی کوتاه
احوال پرسی در زمان گذشته به خاطر ed
آشنایی، احوالپرسی، ( درگذشته )
آشنایی یا احوال پرسی در زمان گذشته
استقبال احوال پرسی
استقبال و خوشامد گویی در زمان گذشته
رو به رو شدن
اشنا
احوال پرسی ( درزمان گذشته )
استقبال کرد
احوالپرسی
دیدن همدیگر در زمان تصادفی
ملاقات کردن ناگهانی
ملاقات کردن ناگهانی
معنی be greeted with یعنی مواجه شدن
His words were greeted with laughter
His words were greeted with laughter
گریه کردن
اجابت کردم/پذیرفتم
احوال پرسی در زمان گذشته برای مثال:
I greeted yesterday.
I greeted yesterday.
کلمات دیگر: