(خودمانی) 1- داغ کردن، گرم کردن، 2- داغ شدن، گرم شدن
hot up
(خودمانی) 1- داغ کردن، گرم کردن، 2- داغ شدن، گرم شدن
انگلیسی به فارسی
گرم کردن، فعال شدن
جملات نمونه
1. The relations between the two countries began to hot up at the beginning of the 80's.
[ترجمه ترگمان]روابط بین دو کشور در آغاز دهه ۸۰ شروع به گرم شدن کرد
[ترجمه گوگل]روابط میان دو کشور در آغاز دهه 80 آغاز شد
[ترجمه گوگل]روابط میان دو کشور در آغاز دهه 80 آغاز شد
2. Just a minute,I will hot up your milk soon.
[ترجمه ترگمان] یه دقیقه دیگه شیر - ت رو داغ می کنم
[ترجمه گوگل]فقط یک لحظه، به زودی شیر خود را گرم خواهم کرد
[ترجمه گوگل]فقط یک لحظه، به زودی شیر خود را گرم خواهم کرد
3. The bars rarely hot up before 1am.
[ترجمه ترگمان]میله ها به ندرت پیش از ساعت ۱ صبح داغ می شوند
[ترجمه گوگل]بارها به ندرت قبل از 1 صبح گرم میشوند
[ترجمه گوگل]بارها به ندرت قبل از 1 صبح گرم میشوند
4. Things generally hot up a few days before the race.
[ترجمه ترگمان]بعضی چیزها معمولا چند روز قبل از مسابقه داغ می شوند
[ترجمه گوگل]چیزهایی که معمولا چند روز قبل از مسابقه داغ می شوند
[ترجمه گوگل]چیزهایی که معمولا چند روز قبل از مسابقه داغ می شوند
5. Things are beginning to hot up in the Middle East again.
[ترجمه ترگمان]اوضاع در خاورمیانه شروع می شود
[ترجمه گوگل]چیزهایی که در خاورمیانه دوباره شروع به داغ شدن می کنند
[ترجمه گوگل]چیزهایی که در خاورمیانه دوباره شروع به داغ شدن می کنند
6. Things were beginning to hot up again there.
[ترجمه ترگمان]دوباره اوضاع از نو شروع به گرم شدن کرد
[ترجمه گوگل]چیزهایی شروع به گرم کردن دوباره وجود دارد
[ترجمه گوگل]چیزهایی شروع به گرم کردن دوباره وجود دارد
7. She said she would hot up some soup for me.
[ترجمه ترگمان]اون گفت برای من یه مقدار سوپ گرم میکنه
[ترجمه گوگل]او گفت که برای من سوپ بخوره
[ترجمه گوگل]او گفت که برای من سوپ بخوره
8. Was it hot up in London?
[ترجمه ترگمان]آیا در لندن گرم بود؟
[ترجمه گوگل]آیا در لندن داغ شد؟
[ترجمه گوگل]آیا در لندن داغ شد؟
9. I can hot up the soup for you in three minutes.
[ترجمه ترگمان] سه دقیقه دیگه میتونم برات سوپ داغ کنم
[ترجمه گوگل]من می توانم سوپ را در عرض سه دقیقه داغ کنم
[ترجمه گوگل]من می توانم سوپ را در عرض سه دقیقه داغ کنم
10. I am going to hot up some food for you.
[ترجمه ترگمان] یه مقدار غذا برات گرم می کنم
[ترجمه گوگل]من قصد دارم بعضی غذاها را برای شما گرم کنم
[ترجمه گوگل]من قصد دارم بعضی غذاها را برای شما گرم کنم
11. A few days before the elections, the pace began to hot up.
[ترجمه ترگمان]چند روز قبل از انتخابات، سرعت شروع به گرم شدن کرد
[ترجمه گوگل]چند روز قبل از انتخابات، سرعت شروع شد
[ترجمه گوگل]چند روز قبل از انتخابات، سرعت شروع شد
12. The high blue summer weather goes on and on and by mid-afternoon it's hot up here under the leads.
[ترجمه ترگمان]هوای صاف و آبی تابستان ادامه دارد و تا اواسط بعد از ظهر در زیر the داغ می شود
[ترجمه گوگل]آب و هوای تابستان آبی بالا می رود و در اواسط بعد از ظهر این داغ در اینجا تحت رهبری است
[ترجمه گوگل]آب و هوای تابستان آبی بالا می رود و در اواسط بعد از ظهر این داغ در اینجا تحت رهبری است
پیشنهاد کاربران
هیجانی شدن
کلمات دیگر: