کلمه جو
صفحه اصلی

griped


محکم گرفتن، شکم را پیچ دادن، زور اوردن، گیر یا گیره، قبضه، مشت، فشار

انگلیسی به فارسی

گرفتار، نق نق زدن، گله کردن، گرفتن، شکوه کردن، محکم گرفتن، با مشت گرفتن، ازردن


پیشنهاد کاربران

to complain with grumbling
Students griped about having too much homework.
ناله کردن و غر زدن درباره چیزی
شکایت کردن


کلمات دیگر: